امروز:   فروردین ۹, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
مارس 2024
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031
آخرین نوشته ها

جنبش معلمان؛ خروج، سکوت، اعتراض

جنبش معلمان؛ یک جنبش تمام (بخش چهارم)؛ در هر سازمانی، سه الگوی رفتاری برای افراد ناراضی وجود دارد: یک عده‌ای از سازمان خارج می‌شوند مثلاً وقتی نظام آموزشی یا سیستم آموزش پرورش کارایی ندارد. عده‌ای دیگر تصمیم می‌گیرند که با همین وضعیت نابسامان کنار بیایند و به‌رغم اینکه ناراضی هستند، اعتراضی نکنند. اما گروه سوم معترضان هستند. یعنی آن‌هایی که در ساختار می‌مانند اما اعتراض می‌کنند… به نظر می‌رسد که جنبش معلمان در ایران در این مسیر حرکت می‌کند و در این مسیر هم موفق بوده است…

***

سعید مدنی: حرکت‌های اعتراضی معلمان از تمام ویژگی‌های یک جنبش اجتماعی برخوردار است. از زاویه دید آلن تورن، جنبش معلمان از سه ویژگی هویت، موضوع ‌مبارزه و چشم انداز برخوردار است و از زاویۀ دید چارلز تیلی  با قاطعیت می‌شود گفت آنچه که تحت عنوان جنبش معلمان می‌بینیم از مختصات یک جنبش (تعداد، تعهد، ارزشمندی و وحدت) برخوردار است.

در هر سازمانی، سه الگوی رفتاری برای افراد ناراضی وجود دارد: یک عده‌ای از سازمان خارج می‌شوند مثلاً وقتی نظام آموزشی یا سیستم آموزش پرورش کارایی ندارد یا نمی‌تواند مسائل معلمان و دانش‌آموزان را حل کند، یک عده خارج می‌شوند. مثلاً وارد سازمان دیگر می‌شوند و شغل دیگری را انتخاب می‌کنند. یا وقتی کسانی  از وضعیت جامعۀ ایران یا وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی ناراضی اند، مهاجرت می‌کنند.

واکنش دوم بی‌اعتنایی است. عده ای تصمیم می‌گیرند که با همین وضعیت نابسامان کنار بیایند و به رغم اینکه ناراضی هستند، اعتراضی نکنند. بنابراین نه از سیستم خارج می‌شوند و نه اظهار نارضایتی می‌کنند. جمع کثیری از معلمان از وضعیت شان در نظام آموزش پرورش و کل وضعیت جامعه ایران، ناراضی هستند ولی اعتراض نمی‌کنند، اظهار نارضایتی نمی‌کنند، علاوه بر این  آنها به دلایلی از جمله نداشتن امکانات یا فرصت یا عدم تمایل نمی‌خواهند از نظام آموزش و پرورش یا از ایران خارج شوند . این‌ها گروه ساکتین هستند که به وضع موجود بی اعتنا هستند.

گروه سوم معترضین هستند. یعنی آن‌هایی که در ساختار می‌مانند اما اعتراض می‌کنند. این اعتراض اشکال مختلفی دارد . ممکن است اعتراض خصوصی باشد یعنی در یک جمع محدود مطرح شود . همچنین احتمال دارد اعتراض عمومی باشد، مثلا اعتراض در جمع همکاران مطرح شود. کار جنبش‌های اجتماعی این است که از دو گروه ناراضی‌که گزینۀ خروج یا گزینۀ سکوت یا بی‌اعتنایی را انتخاب می‌کنند به گروه معترضین وارد کند. یکی از مهمترین کارکردهای جنبش‌های اجتماعی این است که افراد ناراضی را برای کنش فعال اعتراضی متقاعد کند. به نظر می‌رسد که جنبش معلمان در ایران در این مسیر حرکت می‌کند و در این مسیر هم موفق بوده است.

افزودن به معترضان و کاهش ساکتین و بی‌اعتناها برای چیست؟ برای این است که در جریان اعتراض جنبش‌های اجتماعی سه کارکرد اصلی را ایفا کنند:

▫️کارکرد نخست آن‌که رابط یا میانجی باشند بین گروه ناراضی و مدیریت آن سازمان ، در واقع جنبش معلمان بین عده ای ناراضی در نظام آموزشی و مدیریت نظام آموزشی یا مدیریت نظام سیاسی یا دولت میانجی می‌شود. در جنبش‌های اجتماعی در سطح ملی هم جنبش ها بین تودۀ مردم و نظام حکمرانی میانجی می‌شوند.

▫️کارکرد دوم جنبش‌های اجتماعی ایجاد و بالا بردن آگاهی است. هم تولید آگاهی و هم آگاهی را افزایش و ارتقا می دهند. درواقع نفس شکل‌گیری یک جنبش اجتماعی خود مسلتزم نوعی دگردیسی در آگاهی ها  است. به اعتبار دیگر شکل‌گیری یک جنبش اجتماعی مبتنی بر نوعی کاهش مشروعیت آن نظام یا مدیریت نظام است. وجود جنبش اعتراضی معلمان به این معنا است که نظام آموزشی دچار مشکلات و مسائل اساسی و جدی است و به همین دلیل  مشروعیت این نظام مورد سوال است. حیات و بقای جنبش اعتراضی معلمان نشان میدهد که وضعیت موجود قابل تغییر است.  جنبش‌های اجتماعی نشان میدهند این ثباتی که ظاهرا وجود دارد ناپایدار است و می‌توان با حرکت جمعی آن را تغییر داد و به نوعی مردم و جامعه را تشویق می‌کنند تا به سرنوشت خودشان بیاندیشند و بتوانند دیگران را با خودشان همراه کنند زیرا که می توانند سرنوشت‌شان را تغییر بدهند.

▫️کارکرد سوم جنبش‌های اجتماعی ایجاد یک نیروی اجتماعی و فشار است برای  تغییر. ساختارهای غیردموکراتیک در مقابل تغییر مقاومند و به خودی خود زیر بار انجام تغییرات ساختاری نمیروند. ساختارهای اقتدارگرا مقاومند در مقابل تغییر و سعی می کنند که ساختار را حفظ کنند؛زیرا  از تغییر می‌ترسند. در ساختارهای دموکراتیک سیستم خوداصلاحی وجود دارد که اساساً تغییر، رکنی از ارکان ساختار است. آنها دائم به دنبال تغییراند برای این‌که می‌دانند این تغییر آن‌ها را به‌روز می‌کند، آن‌ها را موثرتر می‌کند، کارآمدتر می‌کند، اثربخش‌تر می‌کند. ولی ساختارهای اقتدارگرا هیچ‌وقت داوطلب تغییر نیستند، بلکه تغییر به واسطۀ فشار بیرونی‌ای است که جنبش ها به آنها وارد می کنند…

در شرایط معمول نظام آموزشی حاضر نیست به حقوق معلمان توجه کنند. حاضر نیست به اصلاح نظام آموزشی توجه کند، حاضر نیست در سیاست‌هایی مثل خصوصی‌سازی نظام آموزشی تجدید نظر کند. ولی وقتی یک جنبش اجتماعی مثل جنبش معلمان شکل می‌گیرد، ناچار است به هر تقدیری میزانی از عقب‌نشینی را انجام بدهد. نظام‌های اقتدارگرا عقب نشینی نمی‌کنند مگر اینکه یک نیروی اجتماعی موثری در مقابلشان قرار بگیرد که وادارشان کند به تغییر. چرا رژیم های اقتدارگرا در برابر تغییر مقاومت میکنند؟ زیرا هر تغییری مستلزم بازتوزیع قدرت و ثروت است و نظام‌های اقتدارگرا حاضر نیستند برای بازتوزیع  قدرت و ثروت به جامعه  اجازه و فرصت بدهند.

*بخش‌های اول، دوم و سوم

*ایران فردا

 

۳۱ فروردین ۱۴۰۱

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی