تجاوز گروهی ارمغان طالبان
با روی کارآمدن طالبان، زنان و کودکان قربانیان اصلی جنگی خاموشاند. کودکانی که از سرفقر فروخته میشوند و زنانی که حق خروج از خانه بدون محرم را ندارند چه برسد به اشتغال. این روزها که دختران دانشآموز در سراسر افغانستان ندای تحصیل حق ماست را سر دادهاند مصاحبه با یکی از فعالان زنان افغانستانی را به خواست ایشان بدون اسم منتشر میکنیم…/
همه زنان علیه طالبان
گروه مطالعات زنان _اردیبهشت ۱۴۰۱
فعالان زنان چه تصوری از وضعیتی که در انتظار زنان افغانستان با گفتگوهای صلح پیشرو بود، داشتند؟
ببینید در توافقنامه که بین طالبان و امریکا امضا شد هیچ نمایندهای از افغانستان نبود، حتی رئیس جمهور غنی و اینجا زنگ خطر به صدا درآمد . البته فکر میکردیم حکومت موقتی متشکل از طالبان و جمهوریت سرکار میآید . ما از روز اول نگرانی خودمان را از حکومت موقت و اینکه حقوق زنان معامله نشود بیان کردیم. فکر نمیکردیم طالبان کل حکومت را بگیرد.فکر میکردیم دستاوردهای ۱۸_ ۱۹ ساله مان را حفظ کنیم و نگذاریم از دست بروند.
بعد که صحبت از گفتگوهای بینالافغانی شد، زنانی که حضور داشتند، حکومتی بودند و کلاً و دغدغه حقوق زنان نداشتند.فقط دنبال پول و قدرت بودند. تعدادی از فعالان بر این اعتقاد بودند که طالب نماینده خود را دارد ما هم باید نماینده خودمان را مستقل از جانب فعالان زنان داشته باشیم.
در زمان مذاکرات به ما میگفتند در میز مذاکره یک چیزی باید بدهید یک چیزی بگیرید و ما میگفتیم فقط طالبان را به خاطر اینکه کودکان و زنان را کشت و ما را در مکتب راه نداد و در وحشت قرارداد،میبخشیم. میپذیریم در حکومت باشند؛ اما از حقوق، مشارکت اقتصادی سیاسی اشتغال و تحصیل زنان نمی گذریم.
ما همان موقع تحقیقی انجام دادیم و از زنان بیسواد، کم سواد در قریهها و زنان تحصیلکرده پرسیدیم که با روی کار آمدن طالبان موافقند یا نه؟ اکثراً مخالف بودند چه بیسواد چه باسواد. چه زن قالیباف چه زنی که در دانشگاه طب میخواند، میگفتند اگر طالب رفتار انسانوار با ما داشته باشند در یک تساهل و مدارا او را میبخشیم؛ هرچند فکر نمیکنیم طالب تغییر کرده باشد.در مزار شریف حداقل دیدم که اکثر زنان مخالف طالبان بودند.
جالب است شما به طیف گستردهٔ زنان مخالف طالبان،اشاره کردید چرا همه مخالف طالبان بودند؟
خب زنی که چادری میپوشد چرا مخالف آمدن طالبان بود؟ از نظر من مسئله امید است تا قبل از آمدن دوباره طالبان، زنان این امید را داشتند تا شرایط برای دخترانشان بهتر شود. طی ۲۰ سال گذشته شرایط خودشان خیلی تغییر نکرده بود؛ اما دو تا زن را که در رسانه میدیدند این امید برایشان ایجاد میشد که وضعیت دختر من تغییر میکند. یعنی زنانی که اگر نگاه میکردی رفتارشان در چارچوب موازین طالبان بود با طالبان مخالف بودند و هستند. طالبان رفتارشان با زنان به گونهای است که انگار تو نجس هستی و پر از خشم و نفرت به زنان نگاه میکنند ما این را در اعتراضات در چشمانشان میدیدیم.
درباره شعارنویسیهای کابل شبی که غنی فرار کرد کمی برای مخاطبان ما بگویید؟
شب بعد از ورود طالبان ما حدوداً ۵ نفر بودیم که شعارنویسی کردیم که خوشبختانه همه از افغانستان خارج شدهایم. ما جمعهها در کابل جلسات فلسفه برای خیابان داشتیم و گپ میزدیم . بعد از بلندشدن زمزمه های صلح با طالبان ما دو گروه بودیم یک گروه میگفتند افغانستان از دست رفت و باید کشور را ترک کرد. زنده ماندن خودش یک اعتراض است؛ چرا که در زمان حفیظ الله امین ذهنهای نخبه زیادی کشته شد. گروه دوم میپرسیدند افغانستان دارد به قهقرا میرود چه باید کنیم؟
ما که انقلابی بودیم، میدانستیم سقوطی در کار نیست و حکومت دارد ولایات را تسلیم میکند. بنابراین آن شب شروع کردیم به شعارنویسی ضد طالبان و غنی. مثل کرزی و غنی روی دیگر طالبان…
نمی ترسیدید؟
خیلی میترسیدیم ما ۵ زن بودیم و تا ساعت یک شب در کابل شعار نوشتیم و عکس میگرفتیم تا کسی متوجه ما میشد، فرار میکردیم.
لطفاً از سازماندهی اعتراضات علیه طالبان برای مخاطبان ما بگویید؟
برای اطلاعرسانی هرکسی به دوست مورد اعتماد خود خبر میداد و بعد از واتساپ برای هماهنگیهای بیشتر استفاده میکردیم. کمیته فرهنگی و ارتباطات در واتساپ برای مشخص کردن شعارها و نظر دادن درباره چگونگی برگزاری مظاهره تشکیل شده بود. برخی معتقد بودند لباسهایمان رنگ واحدی داشته باشد یا بنر داشته باشیم و صبر کنیم تا تعدادمان بیشتر شود. من فکر میکردم زمان را ممکن است از دست بدهیم. طی سه روز هماهنگیهایمان را انجام دادیم. شعارهایمان را روی کاغذ نوشتیم. هیچ حامی نداشتیم. حتی ورق نداشتیم که شعار بنویسیم چون خیلیها بعد از روی کارآمدن طالبان بیکار شده بودند. در حالی که طالبان میگویند ما از خارج حمایت میشدیم.
کمی درباره مطالبات زنان طی اعتراضها توضیح دهید؟
شعارها در روزهای اولیه روی کارآمدن طالبان حول مسائل زنان بود. بعدتر زنان حق همه مردم را نمایندگی میکردند؛ چرا که مردم مجبور به فروش کلیه خود شده بودند و وضعیت اقتصادی بسیار بد شده بود. بنابراین ما شعار نان کار آزادی را دادیم چون خواست نان و شغل داشتن خواست همه بود نه فقط زنان .
پیامدهای اعتراضات زنان در شهرهای مختلف افغانستان برای معترضان در حد انتظار شما بود؟
درباره پیامدهای اعتراض ما فکر میکردیم ممکن است شلاق بخوریم یا یک طالبی عصبانی شود شلیک کند و کشته شویم؛ اما در تخیلمان هم نمیگنجید که طالب علیرغم ادعایش که مسلمان است به فعالان زن تجاوز کند.
وقتی که به خیابان رفتیم هیچ وقت فکر نمیکردیم طالب به زنان تعرض میکند.
ما در ۶ سپتامبر در مزار شریف مظاهره کردیم بار دوم که در ۹ سپتامبر بود طالبان مظاهره را در نطفه خفه کرد.
طالبان لیست کسانی را که قرار بود در اعتراض شرکت کنند، داشتند و همه را دستگیر کرده بودند و بین ۴۰ تا ۴۵ روز در بند طالبان بودند. میشنویم که تعدادی از این دختران زیر شکنجه کشته و تعدادی حامله شدهاند. ۵ نفر را قطعاً میدانیم که باردار شدهاند به برخی تجاوز گروهی شده است. برخی هم که آزاد شدند بعداً ناپدید شدهاند. دخترانی که دستگیر شدهاند آنقدر شکنجه شدند که دست به اعتراف اجباری و بی اعتبارزدند که مثلاً از خارج برای اعتراض حمایت شدهاند. من حق میدهم به آنها با اینکه نام مرا هم فاش کردهاند؛ من کنارشان میایستم زیرا تحت شرایط سختی قرار داشتهاند. من سریعاً از افغانستان خارج شدم. مجبور شدم از خانوادهام جدا شوم و معلوم نیست کی بار دیگر بتوانم آنها را ببینم؛ اما من آنها را قضاوت نمیکنم.
طالبان چطور توانست این گونه فعالان مدنی و زنان را سرکوب کند؟ معمولاً فکر می کنیم با مردانی بدوی و بی سواد مواجه ایم؟
خیلیها طالبان را دست کم میگیرند؛ اما آنان از همدستی سازمان اطلاعات پاکستان و روسیه برخوردارند و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای دیگر نیز به آنان کمک می کند به تجربه های مشترک نگاه کنید متوجه می شوید.
اکنون وضعیت فعالان زنی که داخل ماندهاند چگونه است؟
وضعیت دختران معترض بسیار خطرناک است مدام باید جا عوض کنند. الان به مرزها اسامی دختران را اعلام کردهاند و بیرون آمدن از کشور برای آنان خیلی سخت شده است و باید قاچاقی خارج شوند.
همچنین شاهد ترور فعالان زنان هستیم. حفیظه میرزایی در مزارشریف کشته شد. همچنین دو دختر دیگر کشته شدند که نامشان را نمیدانیم. یکی از دختران ۴ ماهه حامله است و ترس از جانش دارد. نزدیک ۸ مارس چندین دختر معترض دیگر در محله ما کشته شدهاند و متاسفانه قابل شناسایی هم نبودند؛ زیرا به رگبار بسته شده بودند. همچنین دو دختر یکی در مزار یکی درکابل به مناسبت روز جهانی زن توسط طالبان ترور شدند!
واکنش به تجاوز به فعالان زنان چطور بود؟
این قضایا خیلی سرپوشیده مانده است خیلیها وقتی میشنیدند زنگ میزدند و میپرسیدند تجاوز واقعیت دارد؟ میگفتم چه تصوری از طالب دارید؟ در زمان جمهوریت با خروارها قانون در حمایت از زنان، آنان مورد آزار قرار میگرفتند از طالبان چه انتظاری دارید؟
ما پیشتر در زمان جمهوریت در قانون منع خشونت داشتیم اگر مردی زنی را دشنام دهد سه ماه باید زندان برود. بیشتر قوانین ما در حمایت از زنان بود؛ اما معمولاً زنان اطلاعی از این قوانین نداشتند. در افغانستان قطعنامه ۱۳۲۵ سازمان بین الملل باید رعایت میشد؛ اما در همان زمان اگر زنی به محاکم مراجعه میکرد بسیار مورد آزار قرار میگرفت. در زندان زنان امکان سوءاستفاده از آنان زیاد بود. در خود ارگ ریاست جمهوری، زنان از تجاوز مصون نبودند.
بعد از اعترافات فعالان زن، برخی از فعالان خارج از افغانستان زبان به نکوهش آنان باز کردند میشود کمی درباره این اعترافات صحبت کنید؟
خیلیها آنها را سرزنش کردند که معنی استقامت و مبارزه را نمیفهمند و باعث شدند جنبش زنان در افغانستان بدنام شود. آنها خارج از افغانستان بودند و نمی دانستند چه فشاری روی این دختران بود. ترسناک نیست دختری یا زنی فقط حقوق انسانی خود را بخواهد آن وقت تحت شکنجه یا تجاوز قرار بگیرد؟ گفته میشود ۵ تن از این دختران را خانوادههای خودشان به قتل رساندهاند. خانواده در جامعه سنتی افغانستان نمیتواند قبول کند که به دخترش تجاوز شده است. اکثر دختران پنهان از خانوادههایشان برای اعتراض میآمدند.
بسیار متأسفیم در آخر چه میخواهید برای مخاطبان ما بگویید؟
تا زنان آزاد نشوند اوضاع هیچ کشوری خوب نمیشود.
مظاهره: تظاهرات
با تشکر از شما
گروه مطالعات زنان_اردیبهشت ۱۴۰۱