ویدیو/ کودک همسری؛ تجاوز جنسی مادامالعمر
یک مدرس مطالعات زنان و جنسیت میگوید: «بر اساس یک تحقیق، در سطح دنیا در ۸۱ درصد از ازدواجهای رخ داده در کودکی، نزدیکی اول با اعمال خشونت و بدون توافق بوده و بیش از ۵۰ درصد این زنان گفتهاند برای همیشه همان شکل از نزدیکی ادامه پیدا کرده است. اتفاقا هرچه سن مرد بیشتر از دخترها بوده، این درصد بالاتر رفته است.»
***
ایرانوایر؛ ثمانه قدرخان: تا چند ساعت پیش از این که عروس شده باشد، عروسک و یک قطار با یک واگن چوبی که در آن هم درست بسته نمیشد، تمام دارایی او بود. میتوانست با دختر دایی «مونا» راحت بازی کند و حرفهای کودکانه بزند. حتی همبازی بودن با «اشکان»، پسر همسایه دیوار به دیوار هم که گاهی موهایش را محکم کشیده بود، اشکالی نداشت. ولی از همین چند ساعت پیش که در اتاق کناری چیزهایی نامفهوم به زبانی بیگانه بین بزرگترها با صدای بلند رد و بدل شده بود و دستانش را در دستان مرد قدبلند غریبه گذاشته بودند، همه زندگی دخترک قدغن شده بود؛ او زن شده بود.
حکایت «شیوا» ۱۶ ساله که روز اول اردیبهشت به دست «موسی» با یک گلوله کشته شد، حتی غمانگیزتر هم است. موسی بعد از کشتن شیوا خودکشی کرد. شیوا، دختر اهل یاسوج، دلش با پسرخاله ۲۱ سالهاش نبود و هنوز میخواست نوجوانی کند ولی قربانی خشونت به دلیل ازدواج در کودکی شد. مدتی قبل از برگزاری جشن نامزدی، شیوا به دایی خود گفته بود برای این ازدواج آمادگی ندارد.
آمار دقیق و مستندی از میزان قتلهای رخ داده در میان کودکانی که مجبور به ازدواج شدهاند، در دست نیست. اخبار منتشر شده در رسانههای ایران ولی نشان از افزایش خشونت خانگی و قتل زنان جوان به دست همسران خود دارند.
«پروانه حسینی»، مدرس مطالعات زنان و جنسیت از «دانشگاه ووستر» امریکا میگوید در بیش از ۸۰ درصد ازدواجهایی که در کودکی رخ میدهند، دختربچهها به دلیل کم بودن سن و گاه ترس از مقاومت و ناتوانی جسمی، مورد انواع خشونتهای جنسی و اجبار در سکس میشوند.
به گفته حسینی، بر اساس مطالعات انجام شده در سراسر دنیا، خشونت کلامی و جسمی بسیار زیادی در بیشتر این ازدواجها رخ میدهد.
پایین بودن آمار طلاق بین کودکان ازدواج کرده زیر ۱۵ سال نشانه چیست؟
طبق آمارهای رسمی در ایران، طی پنج سال گذشته، ۱۳۱ هزار کودک کمتر از ۱۵ ساله در کشور ازدواج کردهاند.
گزارشهای مرکز آمار نشان میدهند میانگین طلاق در میان متولدان نیمه اول دهه ۸۰ به حدود ۱۵ سال رسیده است. معنی این آمار چیزی نیست به جز جمعیت قابل توجهی از کودکان گرفتار کودک همسری و متعاقب آن، کودکبیوه بودن.
چندی پیش روزنامه «همشهری» در گزارشی با اتکا به دادههای مرکز آمار ایران، کم بودن میزان طلاق میان کودکانی که زیر سن ۱۵ سال ازدواج کردهاند را مثبت ارزیابی کرده بود. این در حالی است که پروانه حسینی پایین بودن آمار طلاق در میان کودکانی که مجبور به ازدواج شده اند را نشان از سختتر شدن قوانین طلاق در ایران و اجبار به نگه داشتن کودکان در یک رابطه نابرابر عنوان میکند و میگوید: «آمار یاد شده این نگرانی را افزایش میدهد که بسیاری از ازدواجها به طور اجباری در حال ادامه پیدا کردن هستند. بنابراین از آمار میتوان تفاسیر مختلفی داشت.»
«پروانه حسینی»، مدرس مطالعات زنان و جنسیت
تاثیر ازدواج در کودکی و افزایش خشونت علیه زنان و کودکان چیست؟
حسینی میگوید: «وقتی از کودکان حرف میزنیم، از کسانی صحبت میکنیم که زیر ۱۸ سال هستند. متاسفانه ازدواج کودکان در ایران طبق آمار تا ۱۰ سال و ۹ سال هم پایین آمده است. تعداد قابل ملاحظهای از این ازدواجها در کودکی نوجوانان ۱۳ – ۱۴ ساله هستند. این گروه هنوز نه به لحاظ جسمانی، نه عقلانی و نه عاطفی به بلوغ نرسیدهاند. وقتی از توافق میگوییم، باید بدانیم هنوز این رده سنی به حدی از بلوغ فکری نرسیده است که بر مبنای رشد و شناخت جامعه و خود بتواند تصمیمات بلند مدت بگیرد. ازدواج تصمیمی نیست که به راحتی بتوان اتخاذ کرد. اغلب تاثیر اجبار خانواده و اطرافیان و جامعه است که به شکلی آنها را درون ازدواج میاندازد. چون این گروه رشد فیزیکی و عقلانی کاملی نداشته است و چون به طور معمول در ازدواج در ایران عموما مردها بزرگتر هستند، این کودکان وارد رابطهای میشوند که به دلایل اجتماعی و عرفی مورد خشونت مرد قرار میگیرند. در بسیاری از موارد، خشونتها از طرف مرد و خانواده مرد رخ میدهند. چون مردان هم بسیاری از مواقع بسیار تحت تاثیر خانواده خود هستند.
خشونت به چه اشکالی در ازدواج کودکان رخ میدهد؟
پروانه حسینی توضیح میدهد: «خشونت به انواع مختلف میتواند بر کودکان در شرایط ازدواج حادث شود؛ کلامی و جسمی همچون ضرب و شتم و کتک زدن کودک و همینطور در رابطه جنسی که با کودک برقرار میشود.»
حسینی میگوید: «بر اساس یک تحقیق، در سطح دنیا در ۸۱ درصد از ازدواجهای رخ داده در کودکی، نزدیکی اول با اعمال خشونت و بدون توافق بوده و بیش از ۵۰ درصد این زنان گفتهاند برای همیشه همان شکل از نزدیکی ادامه پیدا کرده است. اتفاقا هرچه سن مرد بیشتر از دخترها بوده، این درصد بالاتر رفته است.»
به گفته این مدرس مطالعات زنان، از ابتدا این رابطه طوری ساخته میشود که توافق معنایی ندارد: «مرد تصمیم میگیرد چه زمانی و چهطور با زن نزدیکی داشته باشد. در مورد دختران با سن کمتر، مقاومت آنها هم کاهش پیدا میکند و به صورت تجاوز در میآید.
بر اساس این مطالعه، ۵۰ درصد این دختران حتی زمانی که به سن ۳۰ یا ۴۰ سالگی رسیدهاند، باز هم آن شکل از نزدیکی و سکس ادامه داشته است. به این معنا که آمادگی و توافق زن مهم نبوده است و تجاوز ادامه پیدا میکند.»
بیشترین خشونت در ازدواج در کودکی چیست؟
پروانه حسینی میگوید تهدید بیشترین نوع خشونتی است که در کودک همسری رخ میدهد.
به گفته او، تهدید یک مرد بالای ۲۰ سال برای دختربچه نوجوان ۱۳ یا ۱۴ ساله بسیار جدی است: «چون دختران حمایت جدی و کافی حتی از طرف خانواده خود نداشتهاند که کارشان به ازدواج رسیده است. بنابراین تهدیدها را باور میکنند و به خاطر تهدیدها که یکی از آنها قتل است، به بسیاری از خشونتهای دیگری که به آنها روا می شود، تن میدهند.»
حسینی توضیح میدهد: «ما در مورد کشور ایران حرف میزنیم که مراکزی برای رجوع دختربچههای آسیب دیده در ازدواج اجباری وجود ندارد. در بسیاری از موارد، دادگاههای خانواده خشونتهای کلامی را قبول ندارند. یکی از خشونتهایی که در حق دختربچههای در ازدواج کودکی روا داشته میشود، سلب استقلال او است. دختربچه نمیتواند از خانه خارج شود و هیچ قدرتی ندارد. دایرهای از خشونتها اطراف کودک شکل میگیرد که تا پیش از این که کودک بتواند خودش را بشناسد، استقلال و رشد عاطفی کافی داشته باشد و بتواند خودش را بسازد و فضا و اطرافیانش را بشناسد، باید زن یک مرد و مطیع باشد.»
به گفته حسینی، کاهش آمار طلاق در ازدواجهای در کودکی به معنای رضایت طرفین از زندگی نیست بلکه به دلیل سلطه یک فرد بر دیگری است: «این زندگی از سر رضایت نیست بلکه در تنگنایی قرار گرفتن است که هیچ فرصتی در اختیار دختربچه نیست که بتواند از این فضا خارج شود و اعتراض کند.»
برای کودک گرفتار شده در ازدواج کودکی چه میتوان کرد؟
به گفته پروانه حسینی، بیشترین کمکی که فعالان حقوق کودکان میتوانند انجام دهند، صحبت کردن با خانوادهها در برخورد با شکلگیری این روند است. متاسفانه بسترهای فرهنگ ساز و حقوقی در ایران تحت کنترل سیاستگذاران مردسالار است. سالها است که فعالان حقوق کودک در تلاش برای تغییر قوانین هستند ولی میبینیم که مدام با موانع بزرگتری مواجه میشوند.
این فعال حقوق زنان با اشاره به اهمیت آگاهی بخشی جامعه مدنی و خانوادهها میگوید: «بسیار مهم است که خانوادهها آگاهی پیدا کنند. برخی از خانواده زمانی که به زعم خود، مرد خوب مراقب برای دختر نوجوان ۱۳ یا ۱۴ ساله خود پیدا کنند، او را مجبور به ازدواج میکنند. این خانوادهها تصور میکنند که این مرد از فرزند آنها مراقبت میکند، دختربچه آنها امنیت اجتماعی دارد و موجب میشود چشم و گوش بچه باز نشود و دچار کارهای خلاف از نظر آنها یا تهدید اجتماعی نشود. برخی مواقع هم از فقر است. اگر خانوادهها متوجه باشند که همان خانهای که کودک را میفرستند، بچه مورد تهدید و خشونت واقع میشود، شاید این کار را نکنند.»
پروانه حسینی توضیح میدهد: «ترک تحصیل بچهها با ازدواج در کودکی رابطه مستقیم دارد. کودکان بسیاری مجبور به ترک تحصیل میشوند، در صورتی که خانواده فکر میکرده به مردی که دخترش را عقد کرده، گفته است که فرزندش باید تحصیلات خود را ادامه دهد. در حالی که تجربه نشان میدهد، حتی اگر مرد قول به ادامه تحصیل دختربچه داده باشد ولی ترک تحصیل رخ میدهد. بسیاری از خانوادهها نمیدانند که چه اتفاقی برای کودکشان رخ میدهد چون از طرف مرد در مورد این که به خانواده خود حرفی بزنند، تهدید میشوند.»
به گفته این مدرس مطالعات زنان، خانوادهها آگاهی ندارند که برای کودکی که رشد جسمی کامل نداشته، رابطه جنسی بسیار آسیب زننده است. نقش نهادهای مدنی و فعالان مدنی بسیار مهم است. در عین این که مکانهایی که بتواند نقش حمایتی و آموزشی برای این کودکان را داشته باشند نیز بسیار مهم هستند.
مدارس حامی ازدواج در کودکی هستند یا حامیان کودکان؟
پروانه حسینی میگوید: «در مدارس ایران اجبار به داشتن روسری از هفت سالگی جنسیتی کردن را به کودکان آموزش میدهد و تلقین میکند که ابزار جنسی است. وقتی به دختربچه هفت ساله میگویید باید روسری سر کنی، یعنی به او میگویی تو ابزار جنسی هستی و میتوان به تو نگاه جنسی داشت. همین نکته مبین این است که سیستم آموزش و پرورش از ابتدا دختربچهها را بهعنوان ابزار جنسی میشناسد و در ۹ سالگی برای او جشن رشد و بلوغ میگیرد و دختربچهها را به همان شکل رشد میدهد.»
۸ اردیبهشت ۱۴۰۱