اندرونی در بیرونی

دکتر شهلا اعزازی: مطالعات شهری، در کنار سایر انتقاداتی که به شهرها دارند در مورد ماهیت جنسیتی شدن شهرها و کنار گذاشتن زنان از امکانات شهری نیز بحث کردهاند و راهحلهایی برای جنسیتزدایی از فضاهای عمومی شهر مطرح می کنند. برای این که شهر فضایی مطلوب برای کلیه شهروندان خود باشد و به نیازهای آنان پاسخ دهد.
متاسفانه در ایران تلاش میشود فضاهای شهری هر چه بیشتر جنسیتی شود. طرحهای تفکیک جنسیتی متعددی از قبل وجود داشت. برخی از آنان به خصوص تفکیک جنسیتی در حوزه بهداشت بیمارستان زنانه – مردانه چندان موفق نبود، ولی موارد موفقی مانند تفکیک جنسیتی در دانشگاه ،اماکن ورزشی، اتوبوس و مترو نیز وجود دارد. جدیدا بحث زنانه کردن پارکها و یا جداسازی زنان و مردان در محیطهای تفریحی و ورزشی شدت بیشتری گرفته است.
دلایل اعلام شده برای تفکیک جنسیتی بدین شرح است؛ اول این که در اثر تفکیک جنسیتی چه در پارک، چه در مترو و یا در محل کار محیط امنی برای زنان به وجود میآید و از آزار و اذیت مردان به دور خواهند ماند. این بدین معنا است که مردان خشن و آزارگر هستند و مسئولان این ویژگی مردان را به رسمیت میشناسند و اقدامی جهت ممانعت از آن انجام نمیدهند. زنان که قربانی آزار جنسی هستند باید در محیطی محصور قرار گیرند تا از دسترس مردان آزارگر دور باشند.
استدلال دیگر به خصوص در مورد دانشگاهها و اماکن شغلی به “اغواگر” بودن زنان از دید مردان اشاره دارد. از آن جا که مردان با بودن زنان در مجاورت خود قادر به کنترل احساسات خود نیستند و آرامش ندارند پس این بار باید زنان به علت ضعف مردانه در محیطهای محصور قرار گیرند.
نکته تمام استدلالها این است که جای زنان در خانه است و حال اگر به هر دلیلی اجبارا در فضاهای عمومی حضور دارند باید با ایجاد فضایی خصوصی در فضای عمومی، مانند پارکها و هر جای دیگری فضایی مختص زنان “اندرونی در بیرونی” به وجود آورد و زنان را در فضاهای عمومی نامریی کرد.
تفکیک جنسیتی گذشته از آن که تحرک زنان و استفاده از امکانات شهری را محدود میکند در بسیاری از موارد از بودن اعضای خانواده با یکدیگر در گذران اوقات فراغت در پارکها و کلیه مسایل ورزشی جلوگیری میکند. در صورتی که یکی از ویژگیهای مثبت و سازنده در خانواده گذران اوقات فراغت به صورت جمعی است. ایجاد فضاهای فقط زنانه و یا فقط مردانه، تعادل در فضای عمومی را بر هم زده به ایجاد فضایی کمک میکند که رفتارهای اجتماعی به شکلی خاص در آنان دیده میشود. رفتارهایی که چه از جانب زنان و چه از جانب مردان با ویژگیهای رفتاری در فضاهای عمومی سنخیت ندارند.
هر چند که این جدایی شاید برای بسیاری از زنان به علت مصون بودن از مردان “آزارگر” مناسب باشد ولی فراموش نشود که جداسازی، مکان کلیشهای هر یک از دو جنس را مشخص میکند. مردان حافظ فضاهای عمومی و خیابان، و زنان حافظ فضاهای خصوصی و خانه میشوند.
تفکیک جنسیتی که در اماکن عمومی رخ میدهد به پدیدهای میانجامد که میتوان از آن به عنوان “اندرونیسازی” در فضای عمومی یا ایجاد عرصه خصوصی در عرصه عمومی نام برد. چنین پدیدهای نه تنها باعث دور ماندن زنان از عرصه عمومی و تخصیص عرصه عمومی به مردان خواهد شد، بلکه به ایجاد مشکلات متعددی نیز در عرصه عمومی خوهد انجامید. با چنین تقسیمبندی شهر، که بر اساس تفکر مردانه شکل گرفته و کمتر به نیازهای گروههای حاشیهای پاسخ میدهد مردانهتر خواهد شد و گمان بر این خواهد بود که شهر قلمرو مردان و نه حق کلیه شهروندان است.
گروه مطالعات زنان
۲۰ خرداد ۱۴۰۱