امروز:   مهر ۲۵, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
اکتبر 2024
د س چ پ ج ش ی
 123456
78910111213
14151617181920
21222324252627
28293031  
آخرین نوشته ها

نگاهی به صدور احکام ناعادلانه‌ی تعلیق، برای شماری از دانشجویان

روایت دانشجویان از تعلیق، داستان تلخی از تجربه‌ی بلاتکلیف بودن است. آن‌ها که عقیده دارند باید بدون هیچ قید و شرطی اجازه‌ی تحصیل در دانشگاه داشته باشند، با تنظیم نامه‌ای خطاب به وزیر جدید علوم، بر خواسته‌ی خود پافشاری می‌کنند…./

*****

حق تحصیل یکی از مهم‌ترین حقوق انسان‌ها است. معمولاً کشورهایی با حاکمیت اقتدارگرا، از دستیابی افراد و گروه‌های اجتماعی مختلف به تحصیل ممانعت می‌کنند. در ایران، حق تحصیل تا آن‌جایی به رسمیت شناخته می‌شود که تولید علم، در خدمت ایدئولوژی حاکمیت باشد، نه در خدمت بیان و پرداختن به حقیقت. به عبارتی دیگر، در چنین سیستمی، سوژه‌های دانشگاهی تا جایی در اولویت‌اند که در جهت بازتولید قدرت حاکمیت حرکت می‌کنند، ولو این‌که حاکمیت موجود، دشمن حقیقت باشد. در این میان افرادی که تلاش می‌کنند تا فضای آکادمیک را حفظ کرده و از سنگر دانشگاه به‌عنوان اتاق فکر جامعه مراقبت کنند، سرنوشتی جز تعلیق، تبعید و اخراج برایشان متصور نیست. سرانجامی تلخ که آینده‌ی علمی آنان را نقش بر آب می‌کند و آن‌ها را از نهاد مدنی که به آن تعلق دارند –یعنی دانشگاه— دور و حق قانونی آن‌ها برای ادامه‌ی تحصیل را سلب می‌کند. طی دو سال گذشته، دانشجویان زیادی تلاش کردند تا نهاد دانشگاه، در خدمت بیان حقیقت قرار گیرد، آن‌ها با دفاع از حقیقت، کنار مردم ماندند و با اعتراضات مدنی در صحن دانشگاه، مخالفت خود را نسبت به عملکرد حاکمیت در حوزه‌های مرتبط با حقوق بشر و حقوق زنان ایرانی نشان دادند و در همین راستا، متحمل هزینه‌های گزافی شدند که بر هیچ‌کس پوشیده نیست. در این‌که یک دولت تندروی اصول‌گرا در مصدر قدرت بود که بر شدت سرکوب و آزار دانشجویان افزوده‌ هم شکی نیست.

درحالی که مدت زمان کوتاهی از استقرار دولت اصلاح طلب در ایران می‌گذرد، مسعود پزشکیان در جلسه‌ی معارفه‌ی وزیر جدید علوم گفت: «دانشجویان و اساتید اخراجی باید به دانشگاه‌ها برگردند». در واکنش به سخنان پزشکیان، روزنامه‌ی کیهان در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ ضمن حمله به دولت، مطلبی با عنوان: «بازگشت غیرقانونی اخراجی‌های قانونی، آقای پزشکیان! با کدام توجیه؟!» منتشر و دولت را به عملکرد غیرقانونی متهم نمود. قابل ذکر است که اغلب دانشجویان معتقدند که صحبت‌های رئیس جمهور، در جهت عوام‌فریبی بوده و نمی‌توان امیدی به گشایش وضعیت پرونده‌ها در کمیته‌های انضباطی داشت. صدور احکام جدید علیه دانشجویان در برخی دانشگاه‌ها، می‌تواند گواهی روشن بر این مدعا باشد.

خط صلح، به بهانه‌ی صدور این احکام ناعادلانه به گفت‌وگو با چند دانشجو پرداخته که به‌تازگی از کمیته‌ی انضباطی دانشگاه، حکم تعلیق دریافت کرده‌اند. بنابر درخواست مصاحبه شونده‌ها، نام آنان نزد خط صلح محفوظ خواهد ماند.
دانشگاه خانه‌ی ماست، نه کسانی که آن‌را غصب کرده‌اند

«یکتا» دانشجوی مشغول به تحصیل در رشته‌ی جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران است که اخیراً به دو نیم‌سال محرومیت از تحصیل محکوم شده ‌است. او که با دو اتهام «عدم رعایت شئونات دانشجویی» و «عدم رعایت حجاب اسلامی» با این حکم سنگین مواجه شده، درباره‌ی عملکرد کمیته‌های انضباطی می‌گوید: «‌جلسه‌ی کمیته‌ی انضباطی، تماماً جلسه‌ی بازجویی است. تعدادی آدم نشسته‌اند که هیچ‌کدام طرف شما نیستند، از هیچ تحقیر و توهینی مضایقه نمی‌کنند، هدفشان این است که با تخریب شخصیت شما، به چیزی که می‌خواهند برسند. حتی ممکن است در شکل تهدید سعی کنند تا اهدافشان را تامین نمایند». او اضافه می‌کند: «مدام این سوالات پرسیده می‌شود که چرا با فلان شخص دوست هستی؟ بارها اسم دوستانم را پرسیدند و این سوال را مطرح کردند که چرا با آن‌ها دوست هستم و باید از آن‌ها فاصله بگیرم».

این دانشجو، سخنان اخیر مسعود پزشکیان را بی‌اساس می‌داند و می‌گوید: «فکر نمی‌کنم با صحبت‌های آقای پزشکیان در پرونده‌ی من و امثال من تغییری ایجاد شود؛ آب رفته، دیگر به جوی باز نمی‌گردد. امیدوارم حداقل از این به بعد دانشجویان این‌گونه حکم نگیرند. در هفته‌ی گذشته در دانشکده‌ی ما، دو نفر حکم سنگین دو ترم محرومیت از تحصیل دریافت کردند و این، فقط مربوط به یک دانشکده از یکی از دانشگاه‌های کشور است، باید ببینیم وضعیت سایر دانشگاه‌ها چگونه است».

یکتا معتقد است که حق تحصیل، نباید با هیچ بهانه‌ای از دانشجویان سلب شود: «حق تحصیل، حقی است که به هیچ عنوان نباید از دانشجو سلب شود. دانشگاه خانه‌ی ما محسوب می‌شود، نه کسانی‌که آن را غصب کرده‌اند. هم دانشجوهای اخراجی و هم دانشجویانی که موقتاً از تحصیل منع شده‌اند، باید به دانشگاه برگردند، هیچ‌کسی نباید حق تحصیلش را از دست بدهد. شخصاً امیدی به عملی شدن وعده‌های رئیس جمهور ندارم، چون در سیاست‌های کلی نظام تغییری ایجاد نشده است، بعید می‌دانم برای تغییر وضع موجود قصد جدی داشته باشند. شاید رئیس جمهور برای عوام‌فریبی یک مصاحبه‌ی تلویزیونی انجام دهد و بگوید که دانشجویان و اساتید اخراج شده باید به دانشگاه برگردند، اما من فکر نمی‌کنم این اتفاق بیافتد. حتی اگر چنین اتفاقی بیافتد، کسانی‌که حکم تعلیق و اخراج گرفته‌اند نمی‌توانند عمر از دست رفته‌شان را جبران کنند».
از قبل تصمیم گرفته‌اند که ما گناهکار هستیم

«شیدا» دانشجوی دیگری است که در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل است. او در مصاحبه‌ با خط صلح می‌گوید: «تاکنون چندین پرونده برایم تشکیل شده است. برای پرونده‌ی اولم حکم تعلیقی گرفتم، در پرونده بعدی، حکم تعلیقی‌ام نیز اجرایی شد و در کنار آن یک حکم تعلیقی جدید دریافت کردم؛ یعنی دو ترم تعلیق با احتساب در سنوات، که یک ترمش اجرایی است و یک ترمش تعلیقی است». او درباره‌ی اتهامات انتسابی‌اش می‌گوید: «اتهامات من اخلال، ایجاد وقفه یا مزاحمت برای کلیه‌ی امور و برنامه‌های دانشجویی، عدم رعایت حجاب، عدم رعایت شئون دانشجویی و کتمان واقعیت نسبت به خود از روی عمد بود. متاسفانه اواسط ترم پیش، بدون اطلاع رسانی قبلی، در زمستان مهلت درخواست تجدیدنظر که ۱۰ روز از زمان رویت حکم بود، ناگهان به ۵ روز کاهش پیدا کرد، به این ترتیب خیلی از بچه‌ها فرصت درخواست تجدیدنظرخواهی را از دست دادند؛ چون نمی‌دانستند که مهلت آن از ۱۰ روز به ۵ روز کاهش پیدا کرده».

این دانشجو نیز عقیده دارد جلسات کمیته‌ی انضباطی دقیقاً شبیه‌ جلسات بازجویی نهادهای امنیتی است: «افرادی در اتاق نشسته‌اند که از قبل تصمیم گرفته‌اند که شما در رابطه با موارد اتهامی، کاملاً گناهکار هستید. حتی از قبل، حکمی که می‌خواهند به شما بدهند را در نظر گرفته‌اند و جلسه کاملاً فرمالیته است. اتهامات را برایتان می‌خوانند و بعضاً نمی‌پرسند شما این اتهامات را قبول دارید یا نه. هر چقدر هم که اتهامات خود را قبول نکنید، باور نمی‌کنند. همه‌ی سعی‌شان این است که به‌شما بقبولانند که گناهکار هستید. کمیته‌ی انضباطی در دانشگاه، محل گفت‌وگو یا قانع‌سازی نیست، یا محلی نیست که در آن‌جا، برائت دانشجو اصل قرار داده شده باشد، به‌زعم این افراد، دانشجو گناهکار است». او اضافه می‌کند: «یکی از اتهام‌های من کتمان واقعیت نسبت به خود است. مصداق واهی این کتمان واقعیت، از آن‌جایی می‌آید که در جلسه‌ی کمیته‌ی انضباطی گفتم، برای اتهاماتی که به‌من نسبت داده شده هیچ دلیل و مدرک و مصداقی وجود ندارد و من این اتهامات را قبول نمی‌کنم. دقیقاً وسط جلسه یک اتهام جدید به‌من وارد شد که چرا اتهامات انتسابی را قبول نمی‌کنم و واقعیت را نسبت به خودم کتمان می‌کنم! فضای کمیته‌ی انضباطی، به‌گونه‌ای است که شما باید بروید و بگویید من تمام کارهایی که می‌گویید کرده‌ام و معذرت خواهی می‌کنم و اگر قبول نکنید، هیچ‌کس نمی‌خواهد که حرف شما را بشنود».

این دانشجو عقیده دارد که مسئولان کمیته‌ی انضباطی تلاش می‌کنند که دانشجویان را مقابل هم قرار دهند: «خیلی سعی دارند تا فضا را به‌سمت تنها کردن دانشجو ببرند و بگویند کسانی که ما در دانشگاه با آن‌ها در ارتباط هستیم، خودشان ضد ما هستند و رفتار آن‌ها با ما، در شان دانشجوی دانشگاه تهران نیست. تصورشان این است که ما متوجه نیستیم، جوگیر شده‌ایم و تحت‌تاثیر هستیم. اگر شما مقاومت کنید، سعی می‌کنند که فضا را پرتنش کنند تا شما عصبی شوید و کنترل خودتان را از دست بدهید و علیه خودتان صحبت کنید». او اضافه می‌کند: «در جلسه‌های کمیته‌ی انضباطی برای اتهامات ما مصداق و مدرک معتبری ندارند که نشان دهند و این‌کار را هم انجام نمی‌دهند. هر بار که درخواست کردم، هیچ‌گاه مدرکی به‌من نشان ندادند. آخرین باری که در کمیته‌ی انضباطی بودم و درخواست کردم که مدرکی برای اتهاماتم ارائه کنند، خیلی واضح گفتند که اتهامات من برایشان اثبات شده و مجبور نیستند که مدرکی نشانم دهند. نه تنها مدرکی نشان ندادند؛ بلکه گفتند که موظف به نشان دادن مدرک هم نیستند».

او درباره‌ی صحبت‌های اخیر مسعود پزشکیان چنین عقیده دارد: «هدف ما دانشجویان این است همه‌ی کسانی که تعلیق یا اخراج شده‌اند، بی‌قید و شرط به دانشگاه برگردند، نه تعدادی از آنان. تا جایی‌که به‌یاد دارم، حتی در صحبت‌ها گفته شده بود که پرونده‌‌ی دانشجویان باید بازبینی شود تا ببینند آیا اتهاماتی که به آن‌ها وارد شده درست بوده یا نه و این‌که آیا احکام بر حق بوده‌اند یا نه. ولی موضوعی که وجود دارد این است که همه‌ی اتهامات بی‌اصل و اساس و ناعادلانه هستند و چنین نیست که برخی چون گناهکار شناخته شده‌اند، باید از حق تحصیل محروم شوند. اعتراض، حق دانشجو است و ما کاری را که به‌حق است انجام داده‌ایم و نباید از ابتدا برای فعالیت دانشجویی از کمیته انضباطی حکمی دریافت می‌کردیم. انتظار ما این است که همه‌ی دانشجویان تعلیقی و اخراجی برگردند و سنواتشان پاک شود. انتظار ما این است ولی این‌که چقدر قرار است محقق شود؛ خیلی خوشبین نیستم. امیدوارم که اشتباه کرده باشم، اما فکر نمی‌کنم اصلاً همتی برای این کار گذاشته شود. فکر نمی‌کنم دولت جدید در پیامش جدی بوده باشد. خواسته‌ی ما تجدیدنظری است که برای همه‌ی دانشجویان باشد».

فقط دلم می‌خواهد درس بخوانم

«نیلوفر میرزایی» دانشجوی تبعیدی دانشگاه الزهرا است که طی حکمی ناعادلانه در ترم سوم رشته‌ی گرافیک، از تحصیل محروم و به دانشگاه یزد تبعید شده است. او در روایت خود می‌گوید: «من فقط دلم می‌خواهد درس بخوانم. شاید خیلی‌ها بگویند در دانشگاه خبری نیست، اما درس خواندن آرامم می‌کند. فقط می‌خواهم که درس بخوانم». او اضافه می‌کند: «با دانشگاهی که به آن‌جا تبعید شده بودم تماس گرفتم، آن‌ها گفتند من دانشجوی آن‌جا نیستم. قصد دارم دوباره در کنکور شرکت کنم، اما حتی نمی‌دانم درحال حاضر دانشجو محسوب می‌شوم یا نه».

این دانشجو که حدوداً ۱۲۰ روز نیز در بازداشت بوده، از دردسرهای خود برای قبولی در رشته‌ی هنر می‌گوید: «خانواده‌ام کاملاً مخالف بودند که رشته‌ی هنر بخوانم، آن‌ها می‌خواستند پزشک شوم. به اصرار خانواده‌، لیسانسم را در رشته‌ای که به آن علاقه نداشتم، گرفتم. یواشکی برای کنکور هنر درس خواندم و تا روز ثبت‌نام اجازه ندادم تا خانواده‌ام باخبر شوند، چراکه مطمئن بودم آن‌ها جلوی من را می‌گیرند. نهایتاً وقتی رتبه‌ی خوبی در کنکور کسب کردم، توانستم خانواده‌ام را برای ثبت‌نام در رشته‌ی گرافیک متقاعد کنم. حالا کمیته‌ی انضباطی دانشگاه، حق تحصیل در رشته‌ای را از من گرفته است که با تمام وجود برای قبول شدن در آن تلاش کرده‌ام».

روایت دانشجویان از تعلیق، داستان تلخی از تجربه‌ی بلاتکلیف بودن است. آن‌ها که عقیده دارند باید بدون هیچ قید و شرطی اجازه‌ی تحصیل در دانشگاه داشته باشند، با تنظیم نامه‌ای خطاب به وزیر جدید علوم، بر خواسته‌ی خود پافشاری می‌کنند. در بخشی از این نامه آمده است: «ما در راه ساختن دانشگاهی مستقل و آزاد، با ساختاری منحط از آن‌چه آکادمی و دانشگاه خوانده می‌شود، مواجه شده‌ایم که با منع از تحصیل و تدریس، دو رکن اصلی خود، یعنی دانشجو و استاد، به هر صدایی چه سیاسی باشد چه صنفی و چه مدنی، پاسخ می‌دهد. حال این انحطاط با سلب حق تحصیل، مانع به پایان رساندن دوره‌ی‌ دانشجویی‌مان شده است. همان‌طور که در منشور حقوق دانشجویی حق تحصیل و رسیدگی عادلانه، از حقوق اساسی هر فرد است، ما امید داریم با رسیدگی عادلانه و اجرای وعده‌هایی که ریاست دولت چهاردهم داده‌اند، شرایطی برای بازپس‌گیری حقوق زیرپا گذاشته‌ی دانشجویان فراهم شود و حق تحصیل دانشجویان محروم از تحصیل به آن‌ها بازگردانده شود».

دینا قالیباف/ ماهنامه خط صلح

۱۵ مهر ۱۴۰۳

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی