نقد و بررسی کتاب زنان در پزشکی نوین (نقدی بر تبعیض جنسیتی در پزشکی)
در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ نشستی در نقد و بررسی کتاب «زنان در پزشکی نوین (نقدی بر تبعیض جنسیتی در پزشکی)» نوشته دکتر سیمین کاظمی، با همکاری گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت و گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی ایران با حضور نویسنده کتاب و دکتر شهلا اعزازی مدیر گروه مطالعات زنان و مریم رحمانی دبیر جلسه برگزار شد. دکتر اعزازی با مروری برفصلهای کتاب، به حضور تفکر پدرسالاری در عرصه پزشکی اشاره کرد…
***
نشست نقد و بررسی کتاب «زنان در پزشکی نوین (نقدی بر تبعیض جنسیتی در پزشکی)» نوشته سیمین کاظمی با همکاری گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت و گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی ایران در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ برگزار شد. در این نشست دکتر سیمین کاظمی جامعهشناس و پزشک و دکتر شهلا اعزازی جامعهشناس و مدیر گروه مطالعات زنان حضور داشتند و دبیر جلسه مریم رحمانی، عضو گروه مطالعات زنان بود. خلاصه ای از مباحث مطرح شده در این نشست در ادامه می آید.
در آغاز اعزازی با مرور فصول کتاب، در درجه اول تاکید کرد که کتاب نشاندهنده حضور تفکر پدرسالاری در عرصه پزشکی است. چراکه این دانش تا سالها دانشی مردانه بوده و زنان به عنوان دیگری بیمار تلقی میشدند. وی با طرح این سوال شروع کرد که آیا کتاب مجموعه مقاله محسوب میشود یا خیر و همچنین تاکید بیشتر بر جنسیت است یا طبقه؟
کاظمی (نویسنده کتاب) پاسخ داد که این کتاب دو بخش کلی دارد. سه فصل اول به بحث تئوریک از دیدگاه فمینیستی و تعیین کننده های اجتماعی سلامت و مشخصاً اینترسکشنالیتی اختصاص یافته، در فصل های بعدی به وضعیت زنان در پزشکی پرداخته شده که شامل زنان به عنوان حرفه مندان نظام سلامت (پزشک و پرستار) و زنان به عنوان بیمار می شود. کتاب با پیشنهاد طب فمینیستی به عنوان جایگزین طب رایج به پایان رسیده است. کاظمی خاطر نشان کرد که تاکید وی بر مسئله «طبقه» علاوه بر «جنسیت» به این علت بوده است که وضعیت طبقاتی در دسترسی زنان به خدمات سلامت مسئله مهمی است که قابل نادیده انگاری نیست. او معتقد است که تبغیض در حوزه سلامت از جمله تبعیض های پنهان است که در سکوت و به طور عادی علیه زنان اعمال می شود و لازم دانسته که به این مسئله بپردازد.
اعزازی در ادامه به مسئله اینترسکشنالیتی که یکی از فصول کتاب هم هست، پرداخت و اشاره کرد که در ایران در حوزه سلامت هم زنان و هم مردان در کلیه طبقات و گروهها با محدودیتهای بسیاری مواجه هستند و این مشکل دسترسی (مثل مسئله سقط جنین) فقط به گروه خاصی برنمیگردد و یک درخواست عمومی است. با اینکه افرادی که در گروههای قومی یا طبقاتی ضعیفتری هستند، دسترسی کمتری دارند.
اعزازی درخصوص تبعیض مثبت دینی حضور بیشتر زنان در رشتههای تخصصی پزشکی در سالهای قبل ، اشاره کرد که این عامل توانسته است به حضور بیشتر زنان در عرصه پزشکی کمک کند. ضمن اینکه ورود پرستاران مرد هم در این همین راستا مشاهده شده است. او با اشاره به بخشی از کتاب درخصوص سیاست گذاری سلامت زنان اشاره کرد که با اینکه در ایران شاهد دستاوردهای خوبی همچون افزایش امید به زندگی و کاهش مرگومیر مادران بودهایم، اما سلامت زن همچنان به عنوان سلامت مادر، همسر و یا عضوی از خانواده مدنظر قرار داده شده و نه یک انسان به صورت خاص. همچنین درخصوص بیماریهای زنانه هم زنان با مسائلی دوگانه دستوپنجه نرم میکنند. زن در این بیماریها فقط ترس بیماری را ندارد و ترس از دست دادن زنانگی را هم دارد که در کتاب هم به آن اشاره شده است.
سیمین کاظمی نیز به کلیشه مصرفکننده بودن زنان در نظام سلامت در ایران پرداخت که همواره تصور میشود زنان مصرفکنندگان اصلی خدمات سلامت هستند، در حالی که در کتاب نشان داده شده است که در بیماریهای قلبی و سرطان پستان که یکی بیماری مردانه تلقی می شود و دیگری بیماریای زنانه است، زنان هم دیر به پزشک مراجعه میکنند و هم مرگومیر بالایی دارند. بررسی رفتار بیماری زنان یک مسئله اجتماعی حائز اهمیت است. مثلاً در مورد بیماری سکته قلبی، علایم تیپیک علایمی هستند که بیشتر در مردان دیده می شوند و علایم آتیپیک در زنان. برای همین زنان با علایمی که آتیپیک تلقی می شوند هم دیر مراجعه می کنند و هم کمتر مشکل قلبی در آنها جدی گرفته می شود. در مورد سرطان پستان هم از جمله موانعی که درخصوص مراجعه زنان برای تشخیص این بیماری وجود دارد، می توان به ناکافی بودن اطلاعرسانی در مورد بیماری، شرم از صحبت کردن درباره بیماری و زندگی در مناطق محروم و کمبود امکانات اشاره کرد. در خیلی موارد مشکلات آماری هم در تخمین شیوع بیماری وجود دارد. مثلا گفته میشود در سیستان و بلوچستان میزان سرطان پستان کمتر است. این در حالی است که در آنجا مراجعه به پزشک کمتر است و در نتیجه تشخیص بیماری کمتر است. سوگیریهای دانش و پراتیک پزشکی میتواند تبعات سنگینی برای زنان داشته باشد.
مسئله پزشکی شدن بدن زنانه و تجاری شدن پزشکی از دیگر مباحث مورد طرح در جلسه بود. دبیر جلسه مریم رحمانی نیز به مسئله تجاری شدن پزشکی که در کتاب مطرح شده اشاره کرد و به نقش جامعه پدرسالار در این مسئله پرداخت. کاظمی اشاره کرد که بدن زن در جامعه پدرسالار عرصه مناسبی برای مداخله پزشکی و کسب سود است. آنچه اتفاق افتاده پزشکی شدن بدن زن است یعنی پزشکی وارد قلمرویی شده که قبلا ربطی به پزشکی نداشته است مثل بکارت یا زیبایی. آنچه به تسهیل فرآیند پزشکیشدن بدن زنانه کمک کرده است، تجاری شدن پزشکی است. البته پزشکان با توجیه تقاضای اجتماعی ، اقدام به انجام عملهای زیبایی میکنند. آنها می گویند ما اعتماد به نفس را به زنان باز می گردانیم. سؤال این است که چرا زنان اعتماد به نفس ندارند و چرا پزشکی باید اعتماد به نفس را به آنها بازگرداند؟ چرا زنان نباید از حق مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برابر برخوردار باشند تا این همه روی بدن و زیبایی متمرکز نشوند. وی اشاره کرد که باید در نظر داشته باشیم که امکانات حوزه سلامت محدود است و گرایش گسترده و شدید به اعمال زیبایی موجب شیفت امکانات و منابع سلامت به سمت حوزه غیرضروری زیبایی شده است. مثلاً در دوران همه گیری ویروس کرونا، بیماران در بیمارستان مسیح دانشوری به علت کمبود تخت، بیماران در محوطه بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کردند، درحالی که برخی بیمارستانهای خصوصی مشغول جراحیهایی زیبایی بودند. در ادامه شهلا اعزازی به پیشرفتهای پزشکی اشاره کرد و گفت که بسیاری از فعالیتهای پزشکی در حال حاضر برای ما نادرست یا ناشناخته است، درحالی که این اقدامات در آینده بسیار عادی تلقی خواهند شد. وی با اشاره به اقداماتی همچون لازیک (برای چشم) و یا اقدام به ارتودنسی در نوجوانان (برای اصلاح وضعیت دندانها) تاکید کرد که شاید برخی عملها به نظر ضروری نرسند، اما به دلایل پزشکی ضروری هستند.
اعزازی و کاظمی تاکید داشتند که دسترسی به آمار و اطلاعات درخصوص بسیاری از دادههای کتاب درخصوص سلامت زنان و زنان پزشک کار بسیاری دشواری بوده و نویسنده تلاش شایستهای برای جمعآوری این دادههای مربوط به وضعیت زنان در پزشکی ایران کرده است. جلسه با پرسشوپاسخ حاضرین به پایان رسید.
انجمن جامعه شناسی ایران
۲ تیر ۱۴۰۳