“کارزار رفع حصر” توقیف شد
«کارزار رفع حصر» پس از ۱۷ هزار و ۲۰۰ امضا با دستور «کارگروه تعیین محتوای مصادیق مجرمانه» توقیف شد. ویدا ربانی و مطهره گونهای از زندان زنان اوین به کارزار رفع حصر پیوستند. پیشتر مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی و علیرضا بهشتی شیرازی از زندان اوین و سعید مدنی از زندان دماوند هم از این کارزار حمایت کرده بودند. رحیم قمیشی از گردانندگان این کارزار در یادداشتی «از مدیریت سایت کارزار که یک روز و ساعاتی فرصت دادند تا نشان داده شود موج عظیمی پشت این تقاضا وجود دارد» تقدیر کرد…/
****
و افزود: «معلوم است با روند شروع شده اگر ظرف یک هفته صدها هزار امضا جمع میشد، ممکن بود حاکمیت به خطر بیفتد… ممکن بود فردا مردم بخواهند از طریق همین سایتها، دیگر مطالبات واقعیشان را هم فریاد کنند».
این کارزار اعلام کرد که «علاقمندان همچنان میتوانند با امضا در بخش کامنتهای این کانال تلگرام، نام و مشخصات خود را درج نمایند تا به اطلاع مردم رسانده شود
کارزار رفع حصر؛ یادآور شعار
“نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم”
عیسی سحرخیز نوشت:
از همان زمان که زمزمهی آغاز “کارزار رفع حصر” مطرح شد و سپس جمعآوریآوری امضا، آن هم با محوریت “جانبازان و خانواده شهدا” شروع گشت، مشخص بود که حاکمیت تاب یک حرکت گستردهی مردمی را ندارد، چه رسد برگزار شدن یک تجمع مستقل در ۲۵ بهمن، در صورت آزاد نشدن رهبران جنبش سبز؛ میرحسین موسوی، شیخ مهدی کروبی و بانو زهرا رهنورد.
این تازه در شرایطی بوده است که صاحبان امضا تا امروز صرفا “شخصیتهای حقیقی” بودهاند و هنوز هیچکدام از “شخصیتهای حقوقی”، از جمله برخی احزاب تحولخواه و اصلاحطلب یا نهادهای مدنی و صنفی و… پا پیش نگذارده و اعلام همبستگی نکرده بودند.
فرضیههای گوناگونی میتوان در مورد اقدام پیشگیرانهی کارگروه تعیین اقدام مجرمانه مطرح کرد از جمله افزایش تصاعدی امضاها، حمایت زندانیان سیاسی شاخص، احتمال واکنش محبوسان خانگی، پائین بودن آستانه تحمل حاکمیت یا… اما همه را میتوان در یک عبارت خلاصه کرد: ترس حکومت از مردم و حرکتهای سازماندهی شده مردمی؛ هرچند به صورت “قانونی باشد و مسالمتآمیز”.
حال فرض کنید که سرانجام “کارزار رفع حصر”، یادآور “نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم” میشد یا ازسرگیری دوباره این شعار، آن هم در شرایط نارضایتیهای فزایندهی داخلی و تحولات جدید منطقه و جهان.
منیع: کلمه
۲۹ دی ۱۴۰۳