امروز:   اسفند ۳۰, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
مارس 2025
د س چ پ ج ش ی
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
31  

راه‌اندازی کسب‌وکار برای بازسازی زندگی قربانیان اسیدپاشی

«هیچ شرکتی حاضر به استخدام ما نیست و این مسئله باعث می‌شود که حتی بیمه تکمیلی و تأمین اجتماعی نیز به سختی ما را بپذیرد. پس هم باید نگران جراحی‌های صورت و بدن‌مان باشیم، هم به پرونده‌های حقوقی‌مان فکر کنیم و هم به فکر کسب‌وکار و درآمد باشیم. شاید برای همین است که بعد از اسیدپاشی، خیلی از خانواده‌های ما که تا آن روز هیچ‌گاه به کسب‌وکار فکر نکرده بودند، ناگهان مجبور می‌شوند به پیدا کردن کار هم فکر کنند.»…

ترانه بنی‌یعقوب:

این‌ها را محسن مرتضوی، عضو هیأت مدیره انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی، می‌گوید. او در ادامه توضیح می‌دهد: «ما تصمیم گرفتیم به جای وابسته بودن به دیگران، خودمان کسب‌وکاری راه‌اندازی کنیم. این کسب‌وکار شامل چهار بخش اصلی بود که هدف آن‌ها تأمین هزینه خرید چرخ خیاطی برای آموزش و اشتغال بود. با کمک خیران توانستیم مبلغ خرید ۵ چرخ خیاطی و یک اتو را تأمین کنیم تا اعضا بتوانند مهارت‌های دوخت و دوز را یاد بگیرند.»

مرحله بعدی، آموزش بود. در کلاس‌های آموزشی، قربانیان اسیدپاشی نه تنها مهارت‌های دوخت و دوز را می‌آموختند، بلکه در این فضا با دقت و ظرافت، چرخ‌های خیاطی را به حرکت درمی‌آوردند. هر حرکت نخ و سوزن به تدریج شکوفایی آینده‌ای نو را به نمایش می‌گذاشت. همیاران انجمن و داوطلبان با صبر و محبت، هر مرحله از یادگیری را تسهیل می‌کردند. در کنار هم، دوختن اقلام مصرفی ساده مانند رویه بالش‌ و تشک و ساک‌های پارچه‌ای آغاز شد.
آرزو یکی از قربانیان اسیدپاشی که در هفت سالگی این اتفاق برایش رخ داد در این کلاس‌ها شرکت کرده است، او می‌گوید: «همین که مجبور نیستم در این بازار دنبال کار بگردم، خیلی خوشحالم. خیلی‌ها به خاطر صورتمان بهانه می‌آوردند و از استخدام ما خودداری می‌کردند. این کلاس‌ها به من این امکان را داده که با دست خودم در این کلاس‌ها دوخت و دوز کنم و احساس کنم که دوباره به جامعه برگشتم.»

همزمان با آموزش، تولید هم آغاز شد. قربانیان اسیدپاشی با دقت و تمرکز، محصولات خود را تولید می‌کردند.

سرانجام، محصولات تولیدی آن‌ها به بازارچه‌های خوداشتغالی و خیریه‌ها رسید و از این طریق توانستند برند خود را به بازار معرفی کنند و به جامعه نشان دهند که هیچ چیزی نمی‌تواند مانع از ایستادن دوباره روی پای خودشان شود. این کلاس‌ها نه تنها گامی بزرگ برای توانمندسازی اقتصادی آن‌ها بوده، بلکه فرصتی برای نشان دادن توانایی‌هایشان و بازگشت به زندگی و جامعه بود.

درخواست حمایت از جامعه

محسن مرتضوی در ادامه می‌گوید: «ما از مردم توقع داریم به جای اینکه از بازار خرید کنند، از ما خرید کنند با قیمت کمتر، چون واسطه‌ها کم می‌شود و تولید اعضای ماست و انرژی خوب از دستان ما به زندگی‌شان انتقال پیدا می‌کند. اگر اعضا نتوانند مستقیم کار کنند، مجبور به کار در تولیدی‌هایی می‌شوند که بیشترین سود را صاحب تولیدی می‌برد، نه دوزنده. مثلاً در تولیدی‌ها دستمزد دوختن یک تی‌شرت فقط ۲۵ هزار تومان است یا دستمزد دوخت لباس مجلسی با آن همه زحمت دستمزد پایینی است و جز آسیب فیزیکی چیزی به همراه ندارد، آن هم برای کسانی که از قبل آسیب دیده‌اند. مردم اگر بتوانند در خرید به ما کمک کنند و مستقیم خرید کنند، بیشترین کمک را کرده‌اند و این بیشترین حمایت از اعضای ماست.»

در این مسیر، هر قدمی که برداشته می‌شود، نه تنها یادگیری مهارت‌های جدید، بلکه فرصتی برای تغییر نگرش‌های افراد جامعه است. هرچند زخم‌ها هنوز درد دارند، اما این کارگاه به اعضای انجمن فرصتی داده است تا با دستان خود دوباره بسازند و به جامعه‌ای که آنها را فراموش کرده، نشان بدهند هیچ چیز نمی‌تواند اراده و توانایی‌شان را متوقف کند. در کنار هم، آنها به چیزی بیشتر از یک کسب‌وکار دست یافته‌اند؛ آنها در حال ساختن آینده‌ای جدید برای خود هستند، جایی که اعتماد به نفس و امید از هر دوخت و دوزی که انجام می‌دهند، متولد می‌شود. حمایت جامعه می‌تواند گامی بزرگ در این مسیر باشد و راه را برای دیگران هموار کند.

کانون زنان ایرانی

۲۶ اسفند ۱۴۰۳

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی
KupraAi