امروز:   فروردین ۲۷, ۱۴۰۴    

‍ کیک محبوب من؛ آنسوی دیوارها و مرزها

خانه، برای زنان، می‌تواند هم زندان باشد و هم تنها امکان رهایی. گاهی دیوارهای خانه به قفس‌هایی تبدیل می‌شوند که در آن زن، به حاشیه رانده شده، از چشم‌ها پنهان می‌ماند، صدایش در چهاردیواری‌ها محو می‌شود و حضورش به چیزی نامرئی بدل می‌گردد و…

***

مریم میرزانژاد- عضو گروه مطالعات زنان:
«کیک محبوب من» فیلمی است که مرزهای مرسوم سینمای ایران را درمی‌نوردد؛ فیلمی که با بی‌اعتنایی به بایدها و نبایدها، چیزی فراتر از یک اثر سینمایی صرف می‌شود و جهان خود را بنا می‌کند. فیلم روایت مهین است، زنی هفتادساله که تنهایی را همچون لباسی بر تن دارد و در تلاش است تا راهی برای خلاصی از آن بیابد.

با این حال، آنچه که بیش از هر چیز مرا درگیر خود کرد، نه فقط مساله‌ی تنهایی مهین و نشانه‌های نمادین آن، بلکه فضایی است که این تنهایی را در خود جای داده است، خانه‌ی مهین که این تنهایی را ملموس می‌سازد. خانه‌ای که فراتر از پس‌زمینه‌ی روایت، خود به شخصیت سوم فیلم بدل می‌شود. در شهرهای ایران، آنچه در نگاه اول به چشم می‌آید، دیوارهاست. دیوارهای بلند، گاه با نرده‌هایی که بعدها برای بلندتر شدن به آن‌ها افزوده شده‌اند. اما این دیوارها فقط از خانه محافظت نمی‌کنند؛ بلکه حصاری هستند برای پنهان کردن آنچه نباید دیده شود، آنچه که باید در اندرونی بماند.

خانه، برای زنان، می‌تواند هم زندان باشد و هم تنها امکان رهایی. گاهی دیوارهای خانه به قفس‌هایی تبدیل می‌شوند که در آن زن، به حاشیه رانده شده، از چشم‌ها پنهان می‌ماند، صدایش در چهاردیواری‌ها محو می‌شود و حضورش به چیزی نامرئی بدل می‌گردد. اما پارادوکس خانه در ایران همین است: همان دیوارهایی که او را محدود می‌کنند، گاهی آخرین سرپناه او هستند، آخرین قلمرو آزادی‌اش، جایی که در آن می‌توان روسری را از سر برداشت، مانتو را آویخت، نفس کشید و خود بود.

این دوگانگی نقش خانه برای زنان ایرانی، چیزی است که مهین را در دل یک سؤال فمینیستی مهم قرار می‌دهد: آیا او در خانه‌اش یک زن آزاد است یا زنی در بند؟ از یک‌سو، او در این فضای بسته قدرت تصمیم‌گیری دارد اما از سوی دیگر، این آزادی تنها در محدوده‌ی چهاردیواری خانه امکان‌پذیر است. آیا خانه مهین را از محدودیت‌های اجتماعی در امان نگه می‌دارد، یا تنها توهمی از رهایی را به او می‌دهد؟

این مسئله، بازتابی از موقعیت بسیاری از زنان در جامعه ایران است؛ جایی که حریم خصوصی آن‌ها در خانه ممکن است تنها مکانی باشد که در آن می‌توانند خودشان باشند، اما این آزادی با عبور از در ورودی پایان می‌یابد. در اینجاست که فیلم می‌تواند به‌عنوان اثری فمینیستی خوانده شود – نه به‌خاطر ارائه‌ی یک زن نجات‌یافته، بلکه به‌خاطر بازنمایی پیچیدگی‌های تجربه‌ی زنانگی در فضای عمومی و خصوصی.

«کیک محبوب من» فیلمی است که در ظرافت لحظاتش، چیزی بیش از یک داستان را روایت می‌کند و خود را به تجربه‌ای از تعلیق میان آزادی و محدودیت بدل می‌کند. مهین و فرامرز لحظاتی از نزدیکی، رهایی و بازیگوشی را تجربه می‌کنند، اما این لحظات، مانند همان رقص و دوش گرفتنشان، نه نقطه‌ی گسست از گذشته، بلکه تنها یک وقفه در میان آن است. آزادی در این فیلم، نه یک وضعیت دائمی، بلکه یک امکان ناپایدار است، امکانی که همواره در خطر از دست رفتن قرار دارد.

خانه‌ی مهین، در نهایت، نه تنها یک مرز، بلکه شاید تنها فضایی است که در آن، امکان تغییر می‌تواند از درون شکل بگیرد. این خانه، همچون رقصیدن با تردید و نشستن با لباس زیر دوش، نمادی از آزادی‌ای است که در خود، محدودیت را حمل می‌کند، اما در عین حال، می‌تواند زمینه‌ای برای دگرگونی‌های درونی باشد. در اینجا، فیلم نه صرفاً درباره‌ی تنهایی یک زن، بلکه درباره‌ی تناقضی عمیق‌تر در وضعیت زنان در جامعه‌ای است که در آن، هر نوع آزادی در همان لحظه‌ای که به دست می‌آید، در خطر از دست رفتن است – اما همین فضاهای محدود نیز گاه می‌توانند بستری برای مقاومتی پنهان باشند.

کانال علمی مطالعات زنان

 

۲۶ فروردین ۱۴۰۴

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی