راه همین است، دیگر هیچ
علی خامنهای بعد از جنبش سبز بارها تأکید کرد چهار خط قرمز دارد: رابطه با آمریکا، حجاب، شورای نگهبان و حصر سبز. حصر با آزادی شیخ مجاهد- آقای کروبی- معلق شد. حجاب اجباری با انقلاب “زن، زندگی، آزادی” هو و هوا. و بهنظرم با مشارکتهای انتخاباتی مفتضح، شورای نگهبان هم در محاق شد. شبح آمریکا هم پس از سالها که بهقول عربها “معدلجه” (ایدئولوژیک) بود، با آمدن دوباره دونالد ترامپ سیاهتر شد…
***
کلمه؛ عبدالله ناصری: از خرداد ۱۳۶۸ که رهبر دوم به قدرت مطلق رسید، خود را رهبر “استاده” نامید. در ابتدا این داوری درست مینمود که “رهبر فقید نشسته حکم میراند” ولی هر چه جلو آمدیم معنای آن جمله درستتر شد، یعنی دخالت در همه امور کشورداری از تعیین وزیر تا مدیرکل و سردبیر روزنامه. خدا به دوست شفیق عزیزمان-احمد آقا ستاری- سلامتی دهد که از نخستین قربانیان آن جاهطلبی بود یا مرحوم احمد جان بورقانی که وقتی در دیدار خصوصی (همراه احمد مسجدجامعی وزیر وقت ارشاد) از عضویتش در شورای عالی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) گفتم چهره برافروخت. این خاطره را هم نقل کنم که یکی از پیشنهادهای آقای محمد خاتمی برای تصدی وزارت اطلاعات در سال ۷۶، مرحوم هادی مروی بود، مردی که برای ترویج مرجعیت علی خامنهای فعال بود ( البته بعدا پشیمان و مستبصر شد). رهبر نپذیرفت و گفته بود او روضهخوان خوبی است.
اینها را نوشتم تا تأکید کنم بعد از شکستاش در جنبش دوم خرداد، او (رهبر) همه امور را به دست گرفت و همهکاره حکومت شد. علی خامنهای بعد از جنبش سبز بارها تأکید کرد چهار خط قرمز دارد: رابطه با آمریکا، حجاب، شورای نگهبان و حصر سبز. حصر با آزادی شیخ مجاهد- آقای کروبی- معلق شد. حجاب اجباری با انقلاب “زن، زندگی، آزادی” هو و هوا. و به نظرم با مشارکتهای انتخاباتی مفتضح، شورای نگهبان هم در محاق شد. شبح آمریکا هم پس از سالها که به قول عربها “معدلجه” (ایدئولوژیک) بود، با آمدن دوباره دونالد ترامپ سیاهتر شد.
اشتباه راهبردی ولی فقیه این بود که نخواست فهم کند که “جهان شورای نگهبان دارد”. جنتی شورای نگهبان جهان، رئیس جمهور آمریکا است. بدشانسی رهبر حکومت این است که رئیس “ش ن” جهان، اکنون ترامپ است. او با زوری که دارد صلاحیت علی خامنهای را در داشتن اورانیوم بالا و موشک دوربرد احراز نکرده و این امری بدیهی است.
ظاهرا تقدیر الهی هم همین است که «از برای هر جبار، جباری هست» مردم ایران پذیرفتهاند این آخرین تصمیم رهبر است که باید مذاکره کند با آمریکا. تصمیم در اینباره، دوگانه نیست، یگانه است. رهبر مجبور شده که مذاکره کند. راه پس و پیش ندارد. رهبر ایستاده! خود وسط گفتگوهاست. سخت است که از تسلیم رهبر در برابر ظالم دیگری بگویم، ولی حیلهای برای مردم جز این نیست. رهبر ستمگر ابرمتوهم مغرور، طوری عمل کرده که خدا صلاح را جز بر نزول “استدراج” نداند.
نتیجه مذاکره خامنهای و ترامپ هر چه باشد، جز خرسندی و تقویت اراده مردم برای گذار از جمهوری اسلامی نخواهد بود. قبول ندارم که رفع معضلها با ترامپ، سرکوبی اجتماعی در ایران را تشدید خواهد کرد. پارهگیهای حکومت وسیع شده است. این که رئیس جمهور در برابر اجرای قانون مهمل حجاب، تهدیدکنان مقاومت میکند، خبر خوبی است. رهبر حکومت ضعیفتر و تنهاتر از همیشه است. “الحمدلله رب العالمین “. با پوزش از استاد شعر، شفیعی کدکنی: «باید بچشد عذاب تنهایی را, مردی که ز عصر خود فروتر باشد»
قبلا نوشتهام: “اکنون وقت خوش خیابان است.” به هر بهانهای. با عزیز محبوس ظلم -آقا مصطفی تاجزاده- همدل هستم که آرامش فعلی مردم، از هارت و پورت حاکمان نیست. ولی باور دارم سال جاری، به رغم سختیهای شدیدتر، خوشیهای غیرمترقبه نیز خواهد داشت.
۲۶ فروردین ۱۴۰۴