«حقوق انسانی زنان را به رسمیت بشمارید»
انسیه خزعلی، رئیس پیشین دانشگاه الزهرا، بهعنوان معاونت امور زنان و خانواده دولت سیزدهم برگزیده شد. زنی که آذر منصوری در گفتوگو با «شرق» انتخابش را انتخابی کاملا مردانه توصیف میکند و ژاله شادیطلب از او میخواهد که حقوق زنان را به رسمیت بشناسدو می گوید ما هم شهروندی هستیم مثل بقیه. ما حق اظهار نظر، بیان مطالبات، حق مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داریم. هر چیزی که این حقوق را از ما سلب کند، تبعیض علیه زنان است. …/
*****
حقوق انسانی زنان را به رسمیت بشمارید
دکتر ژاله شادیطلب، جامعهشناس و استاد بازنشسته دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در گفتوگو با «شرق» با بیان اینکه فارغ از آنکه معاونت امور زنان و خانواده در دست چه کسانی است، خواسته و مطالبه ما مشخص است، گفت: «واقعیت این است که این انتظارات را من بهعنوان یک شهروند و یک زن ایرانی دارم؛ فرقی نمیکند که معاونت زنان خانم ابتکار باشد، خانم مولاوردی باشد، خانم شجاعی باشد یا خانم خزعلی. انتظارات من بهعنوان یک زن که در این جامعه در ۴۰ سال پس از انقلاب زندگی کردهام و دوران پیش از انقلاب را هم تجربه کردهام، دانشجو بودم و درس خواندم و در واقع فردی از طبقه متوسط هستم و ویژگیهایم شاید با خیلی از ویژگیهای همنسلان خودم و زنان طبقه متوسط هماهنگ باشد. بنابراین آنچه میگویم انتظارات این طبقه از زنان است. ما انتظار داریم کسی که در کسوت معاونت زنان نشسته است، حقوق انسانی ما را به رسمیت بشناسد. این مسئله در درجه اول حائز اهمیت است. قرار نیست حقوق انسانی را من تعریف کنم یا دنبال کتاب یا سندی برای تعریفش باشیم؛ کافی است به حقوق بشر سازمان ملل نگاهی بیندازیم که ایران هم عضوی از این سازمان است. ما پذیرفتیم که زن و مرد در این کشور میبایست از حقوق بشر برخوردار باشند». او با بیان اینکه ما انتظار عجیب و غریبی از معاونت زنان نداریم، گفت: «ما انتظار داریم ایشان حقوق ما را به رسمیت بشناسد. ما هم شهروندی هستیم مثل بقیه. ما حق اظهار نظر، بیان مطالبات، حق مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داریم. هر چیزی که این حقوق را از ما سلب کند، تبعیض علیه زنان است. هر چیزی که به اسم مقررات و قوانین یا هر اسم دیگری، من را از حقوق شهروندی و انسانی محروم کند، تبعیض علیه زنان کشور است. بنابراین اگر شما قوانین را مرور کنید، میتوانید بگویید کجا این قوانین من را بهعنوان یک زن محروم میکند. برای مثال اگر اشتغال من در گروی کسب مجوز از فرد دیگری است، تبعیض علیه من است؛ چراکه من بهعنوان یک انسان حق اشتغال دارم. اگر سفر من در گروی اجازه دیگری است، این هم تبعیض علیه من است؛ چراکه من بهعنوان یک شهروند حق جابهجایی دارم». شادیطلب گفت: «ما به دنبال بحث فلسفی نیستیم، فقط میگوییم حقوق بشر ما را بهعنوان شهروندان این جامعه تأمین کنید و اگر جایی قانونی علیه این حقوق بشر وجود دارد، ما انتظار داریم معاونت امور زنان و خانواده جلوی آن بایستد و درصدد اصلاح آن برآید. به هر حال برای طیف اصولگرا نهاد خانواده از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگر معاون امور زنانی، وظیفه خود را دفاع از خانواده میداند، پس باید بداند من در خانواده باید همان حقی را داشته باشم که یک مرد دارد، من در خانواده از همان حقوق انسانی و شهروندی برخوردار باشم که هر شهروند دیگری. حق داشته باشم از فرزندانم حضانت کنم، حق طلاق داشته باشم، حق سفر داشته باشم و… . اگر کسی فکر میکند دفاع از حقوق خانواده مهم است، باشد! این گوی و این میدان؛ او باید بتواند از حقوق زنان بهعنوان یکی از نهادهای اصلی خانواده حراست کند».
مطالبات زنان امروز ایران
حالا دیگر زنان و مطالباتشان ترجیعبند صحبتهای مسئولان است. آنها برای این دیدهشدن سالها تلاش کردهاند و با انتخاب مسیری درست توانستهاند در گفتوگوهای سیاسی نام خود را تبدیل به جمله کلیدی کنند. اما بسیاری از این مطالبات از کوچک تا بزرگ، هنوز به رسمیت شناخته نشده است؛ چه از حضور در پستهای ارشد مدیریتی، چه گرفتن حقوق برابر با مردان در ازدواج. گشتهای ارشاد در حالی آنها را نشانه میگیرند که مردان مدتی است در تابستان راحتتر از گذشته پوشش خود را انتخاب میکنند. هنوز حضور زنان در ورزشگاهها مناقشهای بینالمللی است که کسی جسارت حل آن را ندارد. کودکهمسری، محرومیت از حق تحصیل، در صدر بودن خشونت علیه زنان و کودکان در خانواده، نداشتن یک قانون مدون درباره حمایت از زنان تنها بخشی از مشکلاتی است که زنان در تمام این سالها درگیر آن بودهاند. فعالان زن بسیاری در ایران مجبور به سکوت شدهاند و جنبشهای زنانه همچنان جدی گرفته نمیشود. هر حرکت زنانهای مطرود است، زنان تنها زمانی برگزیده میشوند که در فرزندآوری و ازدواج موفق عمل کنند. آنها که حالا مدتهاست یکی از اهرمهای جدی اقتصادی در زندگی مشترک محسوب میشوند و کارکردن آنها دیگر تنها نشانه استقلال نیست و بلکه بخشی از تلاش خانوادهها برای بقاست، هنوز برای پیداکردن شغل با مشکلات زیادی دستبهگریبان هستند. مرخصی کوتاه زایمان از یک سو و ازدستدادن شغل در دوران بارداری از سوی دیگر زنان زیادی را از فرزندآوری منصرف میکند. با این وجود اما فرزندآوری به هر وسیلهای یکی از سیاستهای اصلی در سالهای اخیر است.
جمعهشب گذشته زهرا نعمتی، قهرمان تیراندازی پارالمپیک کشور، مدال طلای مسابقات پارالمپیک را به دست آورد. چند سال پیش زهرا نعمتی، به دلیل مشکلاتی با همسرش از خروج از کشور برای حضور در مسابقات محروم شد؛ این اتفاق برای نیلوفر اردلان از اعضای تیم فوتبال زنان هم افتاد. بهمن سال گذشته، سمیرا زرگری، سرمربی تیم ملی اسکی کشور از سوی همسرش ممنوعالخروج شد. این تنها بخشی از مشکلاتی است که زنان ایران در تمام این سالها با آن دستبهگریبان هستند. باید صبر کرد و دید انسیه خزعلی کجای این ماجرا ایستاده است؛ آیا تمایل به گرفتن میانه دارد؟ آیا از فعالان حوزه زنان میخواهد که نظراتشان را بگویند و از آنها کمک بگیرد؟ باید دید خزعلی ضرورت ارتقای ساختار امور زنان و خانواده، ایجاد وجهه توسعهای و همچنین ورود مسئله زنان و خانواده بهعنوان فرابخش به دیگر حوزهها را درک میکند و از رویکردهای ترویجی و فستیوالی به سمت برنامهمحورشدن حوزه حرکت خواهد کرد؟ آیا خزعلی برای توسعه تعاملات با هدف توسعه نفوذ فرهنگی و معرفی دستاوردها و نه صرفا موضعگیریهای سیاسی و فرصتسوزی تلاش میکند؟
بخشی از گزارش شهرزاد همتی/ شرق ۱۳ شهریور۱۴۰۰
https://t.me/womenstudies/53947