امروز:   اردیبهشت ۲۵, ۱۴۰۴    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
می 2025
د س چ پ ج ش ی
 1234
567891011
12131415161718
19202122232425
262728293031  

از استادیوم به استیج

وقتی زنان را به‌جای پشت‌بام‌ها، روی سکوهای استادیوم قائم‌شهر می‌بینید، وقتی به‌جای خواهش و تمنا برای خرید بلیت، به استوری آنها که در حال انتخاب جنسیت در سامانه‌های فروش بلیت هستند نگاه می‌کنید، ذهن‌تان کجا پرواز می‌کند؟ امروز دیگر حرف زدن از استادیوم خطرناک نیست. زنان هوادار تیم‌ها، بدون واهمه می‌توانند هرجا حقی از آنها ربوده شد، دادخواهی کنند…

***

نگین باقری/خبرنگار حوزه زنان:
🔹ذهن من می‌رود به مسیری که خبرنگاران اجتماعی و ورزشی برای رسیدن به این نقطه طی کردند. به اینکه هر کسی به چه کارهایی مشغول بود و این وظایف را چطور نانوشته بین خودمان تقسیم کرده بودیم؟ خبرنگاران ورزشی هم باید حق خودشان را می‌گرفتند که زنان رسانه را از استادیوم حذف نکنند، هم در نشست‌های خبری با صدای لرزانی که ممکن بود به قیمت حذف آنها از نشست‎های خبری تمام شود، قدرتمندان را به سوال می‌کشیدند. کار خبرنگاران اجتماعی هم مثل همیشه این بود که روی زنان بیرون از استادیوم تمرکز کنند و هربار با خلاقیت جدیدی درِ تازه‌ای باز کنند تا مبادا موضوع تکراری شود و از دهان بیفتد.

🔹امروز اما دیگر حرف زدن از استادیوم خطرناک نیست. زنان هوادار تیم‌ها، بدون واهمه می‌توانند هرجا حقی از آنها ربوده شد، دادخواهی کنند. استوری بگذارند، در تمرین‌ها دور مسئولان حلقه بزنند، نماینده بفرستند و وقتی در بازی‌ها آن‌ها را راه نمی‌دهند، حواس‌شان به صندلی‌هایشان باشد. نحوه تعامل را بلدند و نیازی به واسطه‌هایی مثل فعال اجتماعی و خبرنگار ـ حداقل به‌اندازه قبل ـ ندارند. استادیوم‌خواهی دیگر مطالبه مخاطره‌آمیزی نیست که نیاز به حضور مضاعف فعالان اجتماعی و خبرنگاران باشد تا ریسک آن را کاهش دهد. اما تا دل‌تان بخواهد زمین‌های دیگری هست که برای آنها کار داریم. امسال بسته شدن صفحات اینستاگرامی زنان آوازه‌خوان و فشار به این هنرمندان از آن زمین‌هایی بود که تقریباً فرصت انجام هیچ فعالیت موثری درباره آن به دست نیامد.

🔹از حالا به‌بعد بهتر است که زاویه نگاه‌مان را به این سمت بچرخانیم. با از سر گذراندن تجربه ورود زنان به استادیوم، باید ادامه مسیر را دیگر بلد باشیم. دیگر می‌دانیم مرزبندی‌های قدیمی بین حوزه‌ها نه‌تنها پوسیده شده، بلکه بن‌بستی برای جنبش‌هاست. همانطور که یک پیوند مشترک بین حوزه اجتماعی و ورزشی منجر به دستاورد ورود (هرچند ضعیف) زنان به ورزشگاه شد، باید این دیوارها بین حوزه اجتماعی و هنری را کوتاه‌تر کنیم.

🔹درس دیگری که گرفتیم این است که رسیدن به این سکوها (چه استیج، چه صندلی تماشاچی)، بدون همراه کردن نهاد دولت میسر نمی‌شود و هر همراهی نیاز به نوعی از مذاکره، رویارویی و مواجهه با نهاد قدرت در نشست‌ها و برنامه‌های خبری دارد. آنهایی که تعامل با نهادهای ساختاری را به سخره می‌گیرند، دچار این خطای شناختی می‌شوند که حتی ورود زنان به استادیوم را هم دست‌کم می‌پندارند. بیایید این واحدهای درسی را که با هم گذراندیم به میدان‌های جدیدی ببریم، گذشته را دست‌کم نگیریم و حالا که راه بازی را بلدیم نگاه‌مان را برای سال جدید به استیج بیاندازیم./هم‌میهن

۲۹ اسفند ۱۴۰۳

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی