از داس تا گلوله؛ داستان قتل دو مبینا در شمال و غرب ایران
قیام ژینا که در آستانه دوسالگی آن هستیم؛ قیامی علیه کنترل بر پوشش زنان بود، زنان کی برای حق کنترل بدن خود که پوشش فقط بخشی از آن است، دست به قیامی دیگر میزنند؟ زنان در چند جبهه باید بجنگند تا زن نه ناموس خانواده باشد نه ملک عمومی نه برده حاکمان…../
****
افرا بیهقی_ نویسنده مهمان_ شهریور ۱۴۰۳
به گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، صبح روز دوشنبه ۵ شهریورماه ١۴٠٣، مبینا زینیوند ۱۷ ساله اهل روستای گرزلنگر از توابع بخش ماژین شهرستان درەشهر در استان ایلام توسط پدرش با شلیک اسلحه ساچمهزن در منزلش به قتل رسید. به گفته منبع مطلع، متهم به نام رحیمخان، ۵۶ ساله است و قتل مبینا با انگیزه ناموسی انجام شد
از یادمان نمیرود که مبینا اشرفی دختر نوجوان ۱۴ ساله ایرانی اهل تالش بود که پدرش در خرداد سال ۹۹ او را با داس به قتل رساند. او پیش از مرگ به علت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه دوست پسرش از خانه گریخته بود اما پلیس او را دستگیر کرد و به پدرش تحویل داد. پدر وی تنها به ۹ سال حبس متهم شد. احتمالا مجازات در همین حدود نصیب رحیمخان میشود. مطابق با ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی قهری در قتل فرزند قصاص نمیشود بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر میشود.
قتل ناموسی بر اساس آمار سازمان ملل سالیانه پنج هزار زن را به کام مرگ میکشد هرچند به گفته این سازمان قتل ناموسی به مذهب و منطقه خاصی در دنیا اختصاص ندارد ؛اما بیشتر این قتلها در هند، پاکستان، جنوب آسیا و خاورمیانه رخ میدهد. در این فرهنگها، خانواده باور دارد که تنها راه برای بازیابی آبروی آنها، کشتن زن مسئول تخطی از اصول جماعت یا خرده فرهنگ آنهاست. این باور از نگرشهای مردسالاری است که معتقد است اعمال زن به طور مستقیم بر شهرت خانواده اثر دارد.
قتل ناموسی معمولا به عنوان راهی برای حفظ شرافت خانواده و حفظ ارزشهای سنتی و مهمتر از آن کنترل سکسوالیته و سبک زندگی زنان است. بهطور معمول این شکل از زنکشی در فرهنگهایی رخ میدهد که خانواده رفتار خارج از عرف پذیرفته شده آن جامعه توسط یک زن را خجالتآور یا ناپسند میدانند، قربانیان عموما استانداردهای سنتی یا مذهبی را به چالش میکشند. این موارد میتوانند شامل رد ازدواج اجباری، دوستی با جنس مخالف، فرار با همسر خارج از تایید خانواده، طلاق، قربانی آزار جنسی شدن یا حتی همجنسگرا یا کوییر بودن فرد باشد.
مهم است به این نکته اشاره کنیم که قتل ناموسی شکلی از خشونت علیه زنان است که در بسیاری از کشورها غیرقانونی است. تلاشها برای افزایش آگاهی درباره این مسئله و افزایش حفاظت از قربانیان میتواند سبب کاهش این خشونتها شود.
نقش قانون را نمیتوان نادیده گرفت. در قانون ایران همسر و پدر در صورت کشتن زن یا دختر خود به بهانه ناموس مجازات متناسب با سلب حیات مانند حبس ابد نمیشوند از این رو شاهد افزایش قتلهای ناموسی در جغرافیای ایران هستیم و از سال ۹۹ تا ۱۴۰۳ هر سال تعداد زنکشیها تحت عنوان انگیزه ناموسی افزایش یافته است. در پرتو تبعیضهای قانونی علیه زنان در ایران، ممانعت دولت از فرهنگسازی نهادهای مدنی برای کاهش خشونت علیه زنان که اصولا خود دولت مسئول افزایش خشونت علیه زنان است؛ معلوم نیست روزگار مبیناها چه خواهد شد.
قیام ژینا که در آستانه دوسالگی آن هستیم؛ قیامی علیه کنترل بر پوشش زنان بود، زنان کی برای حق کنترل بدن خود که پوشش فقط بخشی از آن است، دست به قیامی دیگر میزنند؟ زنان در چند جبهه باید بجنگند تا زن نه ناموس خانواده باشد نه ملک عمومی نه برده حاکمان.
کانال علمی مطالعات زنان
۱۰ شهریور ۱۴۰۳