چگونه جنگها محیط زیست ما را تخریب و به تغییرهای آبوهوایی کمک میکنند
آیا میدانستید ارتشهای جهان مسئول انتشار ۵/۵ درصد از کل گازهای گلخانهای در جهان هستند؟ آیا میدانید ۷۵ درصد بودجهٔ نظامی در جهان از سوی ایالات متحده آمریکا و همپیمانان و همکارانش در پیمان نظامی “ناتو” هزینه میشود؟ و این درحالیست که سهم چین ۱۰ و سهم روسیه ۴ درصدِ بودجهٔ نظامی در جهان است…./
***
س. الف. سپیده
جنگها و درگیریهای نظامی نه تنها تأثیری مخرب بر زندگی انسانها دارند، بلکه بر محیط زیست نیز تأثیری بسیار منفی میگذارند و بهمیزانی چشمگیر در تغییرهای اقلیمی نقش دارند. در سال اول تهاجم ارتش روسیه به اوکراین، انتشار گازهای گلخانهای ناشی از آن بیش از کل گازهای گلخانهای جمهوری چک در آن سال بوده است.در غزه از تخریب “زیستبوم”ها (اکوسیستمها) با عنوان “زیستبومکُشی”- مشابه نسلکُشی و جنایت جنگی در حق محیط زیست- نام برده میشود. نباید فراموش کرد که در اثر بمبارانهای وحشیانهٔ رژیم نژادپرست اسرائیل در غزه، بازسازی این مناطق آسیب دیده از این بمبارانها در آینده با مشکلهایی فراوان روبرو خواهد شد.
جنگ و تأثیر آن بر محیط زیست
در طول زمان جنگها و درگیریهای نظامی معمولاً به آسیبهایی که به محیط زیست وارد میآید توجه نمیشود. در درگیریهایی که مردم غیرنظامی، بهویژه زنان، کودکان، و سالمندان هرروزه جانشان را از دست میدهند یا زخمها و آسیبهایی جدی میبینند، تمرکز بیشتر بر نجات جان انسانها و ارائهٔ کمکهای بشردوستانه است. با این حال، تأثیر فاجعهبار جنگ بر “زیستبوم”ها (اکوسیستمها) را نیز نباید فراموش کرد.
نظامیگری چگونه موجب تغییرهای آبوهوایی بیشتر میشود؟
ارتشهای کشورها در جهان ما سوختهای فسیلی زیادی مصرف میکنند، سوختهایی که در خود رد پای بالایی از کربن را دارند. “دی اکسید کربن” انتشار یافته بهوسیله ارتشهای جهان، پس از “دی اکسید کربن” آزاد شده در اتمسفر کشورهای ایالات متحده آمریکا، چین، و هند، در رتبه چهارم قرار دارد. چنانچه ارتش آمریکا را بهمنزلهٔ یک کشور فرض کنیم بیش از بسیاری کشورهای دیگر جزو بزرگترین آلوده کنندههای سیاره ما قرار خواهد گرفت.
برخی از آلودگیهای ناشی از فعالیتهای نظامی لزوماً مختص زمان جنگ نیستند. اما در طول جنگ بهمیزانی بسیار افزایش مییابند. از جمله بزرگترین منابع آلودگی به سوخت جتهای جنگنده و دیگر هواپیماهای نظامی، گازوئیل برای سوخت تانکها و ناوهای نیروی دریایی میتوان اشاره کرد. منابع دیگر آلودگی، تولید سلاح و مهمات یا استقرار نیروهای نظامی هستند. و از همه خطرناکتر ویرانیهای ناشی از بمبارانها از جمله آتشسوزی و دود هستند. آوار ناشی از خراب شدن ساختمانها و سایر بناها که حجمی عظیم از زبالههای ساختمانی را بهوجود میآورند، زبالههایی که بازیافت آنها بسیار دشوار است. فراموش نکنیم که دانش فنی در زمینه جداسازی و بازیافت زبالههای ساختمانی حتی در کشورهای شمال جهانی پیشرفتی چندان نداشته است. حال آنکه بیشتر جنگها و درگیریهای نظامی و ویرانیهای ناشی از آنها در سی سال گذشته با مداخلهٔ مستقیم نظامی آمریکا در کشورهایی چون افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، و جز اینها در نقاط دیگر جهان، روی دادهاند، کشورهایی که اغلبشان حتی پیش از شروع جنگ در آنها در این زمینه هم از امکاناتی مناسب برخوردار نبودهاند.
جنگ همچنین حیات وحش و تنوع زیستی را نیز از بین میبرد. آسیبهای جانبی جنگ حتی تا ۹۰ درصد حیوانات را در آن مناطق میتواند از بین ببرد. در بسیاری از مناطق جنگزده، گونههای [زیستی] محلی در معرض آسیب و حتی درخطر انقراض قرار میگیرند. (برای مثال: نابودی ۹۵ درصد از ۵/۲ میلیون اصله نخل در خرمشهر در اثر جنگ هشت ساله عراق و ایران). علاوه بر اینها، جنگ آلودگی آب، خاک، و هوا را نیز باعث میشود و به همین دلیل زندگی را برای انسانها در این محلها ناامن میکند.
وقتی جنگی شروع میشود ساکنان آن منطقهٔ درگیرِ جنگ به مکانی امن در کشورشان و یا به آن سوی مرزهای کشورشان فرار میکنند. موجهای مهاجرتیای در این سطح نیز بار منفیای بسیار بر محیط زیست وارد میکند.
همانطور که در بالا اشاره شد، ارتشهای جهان مسئول ۵/۵ درصد انتشار گازهای گلخانهای در جهان هستند. این درحالیست که بسیاری از دولتها از انتشار آمار و اطلاعات در این مورد خودداری میکنند. بنابراین میتوان حدس زد میزان این درصد (۵/۵) ممکن است بسیار بالاتر نیز باشد. در حال حاضر درگیریهای نظامی و جنگها از مجموع تولید سالانهٔ گازهای گلخانهای بهوسیلهٔ صنایع حملونقل هوایی و کشتیرانی گازهای گلخانهای بیشتر تولید میکنند. مدتها بود که مستندات دربارۀ نحوۀ انتشار و میزان آلودگیهای زیستمحیطی بهوسیلهٔ درگیریهای نظامی و جنگها نادیده گرفته میشد. عجیب آنکه، تنها با شروع تهاجم روسیه به اوکراین بود که اولین تلاش برای مستندسازی و ارزیابی جامع انتشار گازهای گلخانهای در طول درگیریهای زمان جنگ انجام شد. بر اساس آخرین برآوردها، انتشار گاز “دی اکسید کربن” در اولین سال این جنگ ۱۲۰ میلیون تن بوده است. این بیشتر از میزان کل انتشار گاز “دی اکسید کربن” از سوی جمهوری چک یا بهعبارت دیگر چهار برابر انتشار گاز “دی اکسید کربن” از سوی جمهوری اسلواکی بوده است. نتایج یکی از تحقیقات در این زمینه نشان میدهند تنها بازسازی زیرساختهای اوکراین پس از خاتمه جنگ، به آزاد سازی ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تن گاز “دی اکسید کربن” منجر خواهد شد. نکتهای دیگر که در مورد جنگ در اوکراین اهمیتی ویژه دارد احتمال آسیب رساندن به نیروگاههای هستهای مستقر در منطقههای جنگیای چون “کورسک” و “زاپوروژیا” است، احتمالی که درصورت وقوع، اروپا را با فاجعهٔ زیستمحیطیای همراه با پیامدهایی بلندمدت روبرو خواهد کرد.
نسلکُشی و نابودی محیط زیست در نوار غزه
نه فقط جنگ در اوکراین بلکه درگیری نظامی جاری در غزه و “نسلکُشی” فلسطینیان ساکن نوار غزه بهدست ارتش رژیم جنایتکار اسرائیل با حمایت و کمکهای نظامی آمریکا نیز بر محیط زیست منطقه تأثیری مخرب دارد. ۹۹ درصد این آلوده ساختنهای محیط زیست از جمله انتشار گازهای گلخانهای را میتوان به بمبارانهای هوایی و همچنین تهاجم زمینی اسرائیل به غزه نسبت داد. در منطقهای که شرایط زندگی برای ساکنانش سخت و در برخی موارد فاجعهبار بود، صدمههای وارد شده به زیستبومهای (اکوسیستمهای) آن وضعیت را چندین برابر وخیمتر کرده است. ما هنوز به آمار دقیق، گسترده، و کامل آسیبهای وارده به زیستبوم نوار غزه دسترسی نداریم. اما مطالعه و تجزیهوتحلیل تصویرهای ماهوارهای و قیاس آنها با تصویرهایی قبل از شروع درگیریها، نشان میدهد بیش از نیمی از درختان و زمینهای کشاورزی از بین رفتهاند.
اسرائیل از آغاز جنگ تا آوریل امسال یعنی در مدت هفت ماه، هفتاد هزار تُن بمب بر سر ساکنان نوار غزه ریخته است. این مقدار بمب بیش از مجموع بمبهایی است که در طول جنگ جهانی دوم بر روی شهرهای لندن، درسدن، و هامبورگ ریخته شده است. در اثر این بمبارانها سیستمهای بهداشتی اولیه درحال حاضر تقریباً از بین رفتهاند. بیش از ۹۲ درصد آب، غیرقابل آشامیدن است. تخمین زده میشود این بمبارانها ۳۹ میلیون تُن یا بهعبارت دیگر، ۱۰۷ تن در هر کیلومتر مربع، زباله ساختمانی از خود بهجای گذاشته باشند.
نوار غزه که زمانی منطقهای با بالاترین نرخ صفحههای (پنلهای) خورشیدی در جهان بود، بخش زیادی از زیرساختهای استفاده از انرژی خورشیدیاش را از دست داده است. بیش از ۱۲ هزار و ۴۰۰ پنل خورشیدی آسیب جدی دیدهاند و اکنون در معرض نشت سرب و دیگر فلزات سنگین قرار دارند.
نوار غزه درحال حاضر به پیامدهای اقلیمی ناشی از گرمایش زمین مانند بالا رفتن سطح دریا، خشکسالی، و گرمای شدید دچار است. بسیاری از زمینهای کشاورزی، زیرساختهای انرژی و آبرسانی از بین رفته یا بهشدت آلوده شدهاند. این پیامدها تأثیرهایی مخرب بر سلامتی ساکنان غزه نه تنها امروز بلکه طی دهههای آینده نیز دربر خواهد داشت. بنا به گفته کارشناسان، مقابله و بازسازی آسیبهای وارده به محیط زیست حتی با بهکارگیری و استفاده از منابع گسترده ممکن است سالها و بهاندازهٔ عمر چندین نسل طول بکشد.
جنگِ ادامهدار در سودان
۲۶ فروردینماه ۱۴۰۲ جنگ قدرتی طولانیمدت و ویرانگر میان “نیروهای مسلح سودان”* و “نیروهای شبهنظامی پشتیبانی سریع”** آغاز و به سراسر کشور کشیده شده است. این درگیریها تلفات انسانیای بیسابقه را نه تنها به ساکنان مناطق جنگزده بلکه به زیستبومهای این کشور آفریقایی خسارتهای بسیار وارد کرده که تهدیدی جدی برای تنوع زیستی و ثبات زیستمحیطی بهدنبال داشته است. این تلفات و خسارتها پیامدهای منفیای بلند مدت برای جامعهٔ سودان از جمله افزایش آسیبپذیری آبوهوایی، جنگلزدایی، و تخریب خاک دربر خواهد داشت. سودان حتی قبل از این درگیریها نشانههایی آشکار از آسیب پذیری در برابر تغییرهای آبوهوایی از خود نشان میداد. افزایش دما، بارانهای موسمی نامنظم و فزاینده، خشکسالیهای طولانیمدت، و سیلابهای مکرر، تهدیدهایی جدی و فزاینده برای محیط زیست سودان و حیات مردم سودان هستند. درگیریهای اخیر رابطهٔ پیچیدۀ میان شکنندگی زیستمحیطی و آشفتگی جغرافیایی- سیاسی (ژئوپلیتیکی) را برجستهتر کرده است.
اثرهای اقتصادی و انسانی
تلاقی تغییرهای آبوهوایی با درگیریهای طولانیمدت نظامی بر تولید کشاورزی در طول سالها بهشدت تأثیر گذاشته است. درگیری در مناطقی از کشور به کاهش بهرهوری کشاورزی منجر شده و کاهش مشارکت در رشد تولید ناخالص داخلی و کمبود مواد غذایی را بهدنبال داشته است. درحال حاضر ۴۲ درصد از جمعیت سودان با ناامنی غذاییای شدید روبرویند. جنگ در “دارفور“ بر زندگی ۲/۷میلیون کشاورز و دامدار منطقه تأثیری مستقیم گذاشته است. زیرساختهای حیاتیای مانند جادهها، پلها، سیستمهای آبیاری و شبکههای برق بهدلیل این درگیریها متحمل آسیب یا بهطورکلی تخریب شدهاند و درنتیجه فعالیتهای اقتصادی بسیار محدودتر شدهاند.
در همین حال، کاهش بهرهوری کشاورزی را به افزایش دما، بارندگیهای پیشبینیناپذیر، خشکسالیهای مکرر، فرسایش و تخریب زمین، و زیرساختهای آبیاریای ناکارآمد نیز میتوان نسبت داد.
در واقع سودان با نرخی معادل دو برابر میانگین جهانی در حال گرم شدن است. پیشبینی میشود این افزایش دما تا سال ۲۰۶۰ / ۱۴۳۹ خورشیدی بین ۱/۵ تا ۳/۱ درجه سانتیگراد باشد. خشکسالی حدود ۱۹ میلیون هکتار از اراضی دیم را بهویژه در کردوفان، دارفور و ایالتهای شمالی تهدید میکند چندان که باعث قحطی و کمبود آب خواهد شد. سودان پیش از شروع این جنگ داخلی با چالشهایی متعدد مرتبط با تغییرهای آبوهوایی روبرو بود. اما خشونتهای ماههای گذشته وضعیت را بهشدت وخیم کرده است. بیش از ۶ میلیون سودانی مجبور به ترک خانههایشان شدهاند. این جابهجایی، مهاجرت، و آوارگی منجر به بحرانی انسانی با اثرهای سوءِ زیستمحیطی گسترده شده است. رقابت برای دستیابی به زمین و آب به تشدید تنشها و خصومتهای موجود در میان گروههای مختلف سیاسی، قومی، و قبیلهای میتواند منجر شود.
شرط لازم برای توقف روند خطرناک نابودی محیط زیست در مناطقی که درگیریهای نظامی که در بالا بهاختصار به آنها اشاره شد، اعلام آتشبس و پذیرش فوری آن از سوی طرفهای درگیر است.
زنده باد صلح! نه به جنگ و نظامیگری!
– – –
بنمایهها/پانویسها:
www.unep.org
https://lmy.de/vBjWW
www.isna.ir
https://lmy.de/UCSqT
RAS, Sudanese Armed Forces *
RSF, Rapid Support Forces **
به نقل از «به سوی آینده» دورۀ دوم، سال دوم، شمارۀ ۹، آذر ۱۴۰۳
۱۰ دی ۱۴۰۳