وجود قوانین برای افزایش فرزندآوری از حمورابی تا امروز
اگر بخواهیم فرزندآوری بیشتر شود، لازم است حداقل رفاه را برای جامعه فراهم کنیم و به خانوادهها تضمین دهیم که بخشی از بار پرورش فرزند همچون مهد کودک رایگان، آموزش و بهداشت رایگان، کمک به تغذیه و تفریح و ورزش و امثال آنها تقبل خواهد شد. در این صورت میتوان گفت موانع اصلی فرزندآوری رفع شده است و میتوان با کار فرهنگی، جامعه را تشویق به فرزندآوری کرد./
…
***
پنجره ی بلااستفاده و هراس انقراض!
پنجره جمعیتی فرصتی است در اختیار سیاستگذاران تا با برنامهریزی بتوانند از نیروی کار جوان برای برنامههای اقتصادی و رشد و پیشرفت بهره ببرند. در ایران مرتب از این پنجره جمعیتی با حسرت صحبت میشود و درباره آن هشدار داده میشود، اما این پنجره هنوز باز است و باید از این موقعیت استفاده شود.
به گفته کاظمی ما تحصیلکردههایی داریم که بیکار هستند و زندگی مفیدی ندارند، افرادی که در راه بهبود زندگی جمعی هم نقشی به آنها داده نشده است. همین موضوع سبب شده است، وقتی صحبت از سالخوردگی جمعیت و لزوم تجدید نسل و افزایش جمعیت میشود، جامعه با بیاعتمادی و بدبینی با این موضوع مواجه میشود. قانونگذاری و اتخاذ سیاستهایی برای افزایش باروری قدمت زیادی دارد، چنانکه از قانون حمورابی در بابل تا قوانین فرانسه و اسپانیای قرن هفده و آلمان دوره هیتلر و ایتالیای دوره موسولینی و بعداً دیگر کشورهای اروپایی و امریکایی در قرن بیستم میتوان قوانینی را برای افزایش باروری و جمعیت پیدا کرد. به هر حال مهمترین راهکار، اعطای پاداش خانوادگی به والدینی بوده است که فرزندان بیشتری داشتهاند، برخی کشورها ممنوعیت پیشگیری از بارداری و سقط جنین را هم داشتند که بعداً مجبور شدند، این قوانین محدود کننده را لغو کنند. عموماً کشورها به دلیل کمبود جمعیت و به خصوص بعد از تلفات جنگی از افزایش باروری حمایت کردهاند.
چه باید کرد؟
باید به واقعیتهای اجتماعی رجوع کنیم و به مشکلات جامعه و نظرگاه شهروندان توجه ویژه داشته باشیم. قبل از هرگونه مداخله، لازم است درک کنیم که چرا مردم نمیخواهند یا نمیتوانند بچهدار شوند و به دنبال پاسخ این پرسش باشیم که چرا میزان ازدواج کم شده یا سن ازدواج بالا رفته است.
کاظمی در پاسخ به این سؤالات میگوید: یکی از مهمترین دلایل اجتناب از فرزندآوری مشکلات اقتصادی و نداشتن مسکن و شغل و درآمد کافی است. امروزه افراد به مقوله ازدواج و فرزند متفاوت از گذشته نگاه میکنند. خود را متعهد به فراهم کردن رفاه و آسایش فرزند میدانند و وقتی میبینند شرایط به گونهای نیست که رفاه و زندگی خوب برای فرزند فراهم کنند، از بچه دار شدن منصرف میشوند.
همچنین بار پرورش فرزندان بیشتر روی دوش مادر قرار دارد. در جامعهای که خانوادهها و مخصوصاً زنان در پرورش فرزند تنها هستند، لاجرم میل به فرزند داشتن کمتر میشود. علاوه بر این موارد، موضوع سلامت و بهداشت هم برای بسیاری از خانوادهها هزینههای سنگینی را به دنبال دارد. اگر بخواهیم فرزندآوری بیشتر شود، لازم است حداقل رفاه را برای جامعه فراهم کنیم و به خانوادهها تضمین دهیم که بخشی از بار پرورش فرزند همچون مهد کودک رایگان، آموزش و بهداشت رایگان، کمک به تغذیه و تفریح و ورزش و امثال آنها تقبل خواهد شد. در این صورت میتوان گفت موانع اصلی فرزندآوری رفع شده است و میتوان با کار فرهنگی، جامعه را تشویق به فرزندآوری کرد.
با وجود اینکه موانع اقتصادی برای تصمیم به فرزندآوری نقش مهمی را ایفا میکنند اما عوامل فرهنگی نیز بیتأثیر نیستند. آن هم به این دلیل که در خانوادههای مرفه و بالای شهرنشین نیز به نوعی تعدد فرزندآوری جنبه مثبتی نداشته و افراد در میان این قشر چندان رغبتی به داشتن بیش از یک یا دو فرزند ندارند. با این همه با گشتی در فضای مجازی و سر زدن به اخبار متوجه میشویم که بسیاری از بازیگران، ورزشکاران و به تعبیری سلبریتیهای کشورهای پیشرفته اتفاقاً رفتاری برعکس داشته و طرفدار تعدد فرزندآوری و ترویج آن هستند. پس پرداختن به مسأله فرهنگ نیز در این مقوله میتواند نقش مهم و مؤثری داشته باشد./ روزنامه ایران
۱۵ دی ۱۴۰۳