پیام پنهان یک سیلی
دانشآموزان مدرسهٔ مهین حدیدی در استان کرمانشاه بارها از رفتار خشونتآمیز معلم درس فارسی، آقای کبودی، به بزرگترها شکایت کرده بودند. اما اقدامی صورت نگرفت. این بار، آقای کبودی سه دانشآموز کلاس هشتمی را به باد مشت و لگد گرفت…
***
کودکان از طریق مشاهدهٔ رفتار آدمها ارزشهای اجتماعی را میآموزند. این یعنی پدر و مادرها، معلمها، خواهر و برادرهای بزرگتر، دانشآموزهای بزرگتر و افراد جامعه، الگوهای کودکانند. چیزی که الگوی رفتاری این معلم به بچهها میآموزد:
– اگر عصبانی شدی، لازم نیست تکنیکهای کاهش خشم را انجام دهی؛ کتک بزن.
– به کوچکتر و ضعیفتر از خودت خشونت بورز.
– اقتدار یعنی زور و ترس، نه احترام و منطق.
– حق با کسی است که قدرت بدنی بیشتری دارد.
– خشونت، ابزار مشروعِ حل اختلاف است.
– احساساتت را سر کسانی خالی کن که توان دفاع از خودشان را ندارند.
– رابطهٔ آموزشی، رابطهٔ فرمانده و فرمانبر است، نه مربی و شاگرد.
– اگر اشتباه کردی، به تو فرصت یادگیری و جبران از طریق گفتوگو و رفتار درست نمیدهند؛ بلکه تو را کتک میزنند.
– زور، مشروع است، حتی اگر از بالا اعمال شود.
– احساسات تو مهم نیست؛ از مشت و لگدی که حوالهات میشود و فریادی که در گوشت میپیچد ترسیدهای؟ حقت است! فقط اطاعت کن!
– اگر رنج میبری، رنج را تکرار کن.
کودکی که این پیامها را دریافت میکند، از درون میشکند، اعتمادبهنفسش از بین میرود و باور میکند که «عدالت در این دنیا جایی ندارد؛ فقط قدرت است که تعیین میکند حق با کی است.» دانشآموزان این کلاس که مورد خشونت فیزیکی قرار گرفتهاند، چیزی بیش از درد فیزیکی را تجربه میکنند. روح و روان آنها تحقیر میشود، آزار میبیند و پژمرده میشود. اگر این نوجوانان فرصت ترمیم زخمی که این معلم به آنها زدهاست را پیدا نکنند، جامعه و خصوصاً آموزشوپرورشِ بیدروپیکر مسئول رفتارهای پرخطر و خشونتورز بالقوهٔ آنها خواهد بود.
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
۴ اردیبهشت ۱۴۰۴