سوءاستفاده از مقاومت زنان
با اینکه هنوز نبردی در خیابانها علیه زنان در جریان است، دولتمردان، تصمیمهای فردی زنان ایران را –که با دلهره و خطر مجازات همراه است– به نام خود مصادره میکنند و آن را دستاورد حکومتی مینامند؛ پدیدهای تکراری که در تمامی عرصهها شاهد آن بودهایم. تلاش زنان برای دستیابی به تحصیلات عالی، که با سهمیهبندیهای محدودکننده همراه است، یا کوشش آنان در ورزش، که با کمترین امکانات حمایت میشود، از سوی حکومت به عنوان موفقیت خود در مجامع بینالمللی تبلیغ میشود…/
***
دکتر شهلا اعزازی؛ عضو گروه مطالعات زنان؛ اردیبهشت ۱۴۰۴
▪️روند عمومی شدن حجاب در میان زنان، آرام و تدریجی بود؛ اما رفتهرفته مشکلاتی برای زنان بیحجاب پدید آمد. گذشته از آزارهای خیابانی، از ورود آنان به اماکن دولتی جلوگیری میشد و بسیاری از صاحبان مغازهها، رستورانها و کافهها نیز با لحنی نهچندان مؤدبانه از پذیرششان امتناع میکردند. رانندگان تاکسی نیز از سوار کردن زنان بیحجاب خودداری مینمودند. بهتدریج، شرایط به گونهای رقم خورد که زنان برای حضور در شهر و خیابان، ناچار به رعایت حجاب شدند. حجاب، بخشی از پوشش روزمرهی زنان گشت و آنان که بهطور کامل آن را رعایت نمیکردند، از سوی مأموران یا حتی زنان دلسوز جامعه، به نیت جلوگیری از دردسر، مورد تذکر قرار میگرفتند.
▪️فعالان حقوق زنان که در تلاش برای بهبود وضعیت زنان در نشستهای خود بودند، چنان درگیر بررسی قوانین و لوایح تازهای بودند که روزبهروز از حقوق محدود زنان میکاست، که دیگر مجالی برای پرداختن به موضوع حجاب –که در آن زمان خط قرمز عبورناپذیر حکومت بود– نمییافتند. افزون بر آن، باور عمومی نیز چنین بود که مسألهی حجاب –همچون موضوع صدای زن– مسئلهای حاشیهای است و اولویت با مقابله با قوانین زنستیز است.
▪️مقاومت در برابر حجاب، تنها از سوی دختران و زنانی جوان شکل گرفت که با حفظ ظاهری حجاب، در رنگ و سبک آن تغییراتی ایجاد کردند. هر از گاهی نیز با برخوردهای سختگیرانهی مأموران مواجه میشدند؛ از شلاق و بازداشت گرفته تا الزام به تعهد والدین یا همسر، ارائهی لباسهای بلند و تیره، و ثبتنام در پروندهای برای آزادی از بازداشتگاه.
▪️تغییراتی تدریجی در جامعه پدید آمد. اعتراض به حجاب، ابتدا خاموش و فردی بود. هرچند عدهای با رفتار خود، از این اعتراض پشتیبانی میکردند، اما هنوز به کنشی جمعی بدل نشده بود. معدود اقداماتی در حمایت از حجاب اختیاری صورت گرفت، اما بازتابی گسترده در فضاهای عمومی نیافت.
▪️اما پس از جنبش «مهسا»، مطالبهی حجاب اختیاری بهتدریج عمومیتر شد و نگاه جامعه نیز دگرگون گردید. زنان بسیاری، با وجود ترس، اضطراب و تهدید، کوشیدند انتخاب فردی خود را در پوشش نمایان کنند. در برابر این روند، مجازاتها نیز شدیدتر شد؛ از جریمههای سنگین و ممنوعالخروجی گرفته تا توقیف خودرو و محرومیت از خدمات بانکی.
با این حال، جامعه نیز واکنش متفاوتی از خود نشان داد. صاحبان اماکن و ارائهدهندگان خدمات، با وجود تهدیدهای حکومتی و خطر پلمپ شدن، اغلب از تذکر به زنان خودداری میکنند و حتی با نگاههایی عادی یا بیتفاوت با آنان روبهرو میشوند. خانوادههایی که پیشتر نقشی همانند «گشت ارشاد نیابتی» ایفا میکردند، اکنون در بسیاری موارد به انتخاب فرزندان خود احترام میگذارند یا دستکم سختگیری کمتری نشان میدهند.
نسل جوان، بیاعتنا به سیاستهای تنبیهی دولت و بیاعتماد به مسئولان، بر اساس میل و خواست خود رفتار میکند و تصمیمات حکومت در مخالفت با پوشش اختیاری را به هیچ میانگارد.
با اینکه هنوز نبردی در خیابانها علیه زنان در جریان است، دولتمردان، تصمیمهای فردی زنان ایران را –که با دلهره و خطر مجازات همراه است– به نام خود مصادره میکنند و آن را دستاورد حکومتی مینامند؛ پدیدهای تکراری که در تمامی عرصهها شاهد آن بودهایم. تلاش زنان برای دستیابی به تحصیلات عالی، که با سهمیهبندیهای محدودکننده همراه است، یا کوشش آنان در ورزش، که با کمترین امکانات حمایت میشود، از سوی حکومت به عنوان موفقیت خود در مجامع بینالمللی تبلیغ میشود؛ بیآنکه سهم زنان در این پیشرفتها بهدرستی بازشناخته شود.
منبع: کانال علمی مطالعات زنان
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴