اکوفمنیسم؛ نگاهی بر چگونگی پیوند ستم بر زنان و طبیعت
در طی سالهایی که ساختار مردسالارانه، استثمار و سرکوب زنان تشدید شد، زنان ایرانی در راه مبارزه برای برابری و عدالت جنسیتی، انگیزههای قویتری پیدا کردند. آنها متناسب با هزینههای مترتب ناشی از رویدادها و پیشبینی عواقب آن، به صورت سینوسی از لایهای به لایه دیگر حرکت کردند. یکی از این لایهها که زنان ایرانی، با آرامش و صبورانه به آن وارد شده و به نوعی آن را تسخیر کردند، حوزه سیاستگذاریها و فعالیتهای زیستمحیطی است…./
مریم خواجوندی- کارشناس حوزه ورزش و فعال محیط زیست_نویسندگان مهمان_اسفند ۱۴۰۲
اکوفمینیسم فلسفهایست که بر ارتباط متقابل نابرابری جنسیتی و تخریب محیط زیست تاکید میکند. یا به عبارتی بر چگونگی پیوند ستم بر زنان و سلطه بر طبیعت قرار دارد و به دنبال ایجاد تعادل در جامعه بشری و طبیعت است. ایران، به میراث فرهنگی غنی و تنوع زیست محیطی شناخته شده است. به همان نسبت در ایران اکوفمینیسم میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. در همین راستا، تلاشهای ایرانیان در جهت فمینیسم و حفاظت از محیط زیست سالهاست در سطوح علمی، اجتماعی و سیاسی شکل گرفته و جنبش رو به رشدی به نام اکوفمینیسم را رقم زده است. هرچند به دلیل تبعات سیاسی، درهمآمیختگی زنان و محیط زیست در ایران به نام اکوفمینیست شناخته نشده است. جامعه زنان به طور گسترده، خواسته یا ناخواسته، در ساختار نهادهای محیط زیستی کشور وارد شدهاند و در خط مقدم نهادهای علمی، آموزشی، مدنی و مدیریتی برای حفاظت از جامعه و سرزمین فعال هستند. با کشف پیچیدگیهای اکوفمینیسم در ایران، میتوان به بینشهای ارزشمندی در مورد اینکه چگونه این فلسفه میتواند آینده پایدارتر و عادلانهتری را برای کشور رقم بزند، دست یافت.
اکوفمینیسم چیست؟
اکوفمینیسم همانطور که از نامش پیداست، ترکیبی قدرتمند از فلسفههای بومشناختی و فمینیستی است و به دنبال پل زدن بر شکاف میان آنهاست. اکوفمینیسم در چارچوب یک جنبش اجتماعی و سیاسی، ارتباط متقابل بین استثمار محیط زیست و انقیاد زنان را برجسته میکند. همچنین در پی به چالش کشیدن و از بین بردن ساختارهای مردسالارانه است که هم زنان و هم طبیعت را به لحاظ تاریخی به حاشیه رانده و تحت ستم قرار داده است. با بهرهگیری از سیستمهای قدرت و کنترل جهانی، نابرابری جنسیتی و تخریب منابع طبیعی و محیط زیست را تداوم بخشیده و در حال گسترش است. این نظریه تاکید میکند استثمار زنان و بهرهکشی از طبیعت ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و از برچیدن نظامهای ظالمانه بشری و ارتقای پایداری محیطزیست حمایت میکند. در سالهای اخیر، اکوفمینیسم در سراسر جهان از جمله در ایران شتاب بیشتری یافته است. با بررسی اکوفمینیسم میتوان به بینشهای ارزشمندی در مورد تقابل بین جنسیت و محیط زیست دست یافت و پتانسیل تغییرات مثبت را درک کرد.
اکوفمینیسم در ایران
ایران با گذار پر شتاب به سوی دنیای مدرن(صنعتی شدن و شهرنشینی)، با اثرات زیست محیطی تنشزایی مانند آلودگیهای هوا، خاک، آب و دریاها، گرد و غبار، تغییرات شدید اقلیمی، کاهش منابع آبی، فرو نشست، جنگلزدایی و تخریب زیستگاهها با سرعتی غیرقابل تصور مواجه شده که تجربهای تلخ است. ایران همچنین به رغم چالشهای زیستمحیطی، دارای سابقه طولانی ساختارهای مردسالارانه است که آن را به زمینهای مناسب برای کشف ایدههای اکوفمینیستی تبدیل کرده است. زنان ایرانی از دیرباز در لابهلای متون تاریخ پرتلاطم و پیچیده فرهنگی، اجتماعی، دینی، زیست محیطی، اقتصادی و سیاسی و همچنین خیزشها و جنبشهای مرتبط، خطوط پررنگی را حک کردهاند.
علاوه بر این، در طی سالهایی که ساختار مردسالارانه، استثمار و سرکوب زنان تشدید شد، زنان ایرانی در راه مبارزه برای برابری و عدالت جنسیتی، انگیزههای قویتری پیدا کردند. آنها متناسب با هزینههای مترتب ناشی از رویدادها و پیشبینی عواقب آن، به صورت سینوسی از لایهای به لایه دیگر حرکت کردند. یکی از این لایهها که زنان ایرانی، با آرامش و صبورانه به آن وارد شده و به نوعی آن را تسخیر کردند، حوزه سیاستگذاریها و فعالیتهای زیستمحیطی است. اگرچه ساختار مردسالارانه به شدت این حوزه را تحت کنترل گرفته ولی همانند سایر حوزهها، زنان مانعی جدی برای این ساختار محسوب میشوند.
کانال علمی مطالعات زنان
۱۲ اسفند ۱۴۰۲