جنبش مردان مُسِن سیاسی!
ارزیابیای از میزان مشارکت جوانها در انتخابات پیش رو داشتهاید؟ از خانمها چطور؟ از جوانها بپرسید انتخابات کِی هست. از دختران بپرسید کاندیداها کدامند. از دخترانی که سالهاست نادیده گرفته شدهاند جز بوسیله ونها و بازداشتگاههای مخوف. دختران معصومی که به آسانی مجرم شناخته میشوند و سوءسابقه در پروندهشان درج میشود. در محاسبات شما آنها اصلا وجود هم داشتهاند؟…./
****
رحیم قمیشی
فصل انتخابات فصلی است که بسیار نایابها، “یاب” میشوند!!
مثل حرکتی که نه زنان در آن حضور دارند، نه جوانان، نه اصلا نسل پس از انقلاب و تصور جنبش بودن را هم دارند.
جنبش ایجاد تغییر، با شرکت در انتخابات.
که البته بهتر است نام آن را بگذاریم توهم جنبش.
ارزیابیای از میزان مشارکت جوانها در انتخابات پیش رو داشتهاید؟ از خانمها چطور؟
از دخترانی که سالهاست نادیده گرفته شدهاند جز بوسیله ونها و بازداشتگاههای مخوف. دختران معصومی که به آسانی مجرم شناخته میشوند و سوءسابقه در پروندهشان درج میشود.
در محاسبات شما آنها اصلا وجود هم داشتهاند؟
میدانید بهخاطر نبودن سفارتهای آمریکا و کانادا در کشور، جهت اخذ ویزا جوانها دسته دسته به ترکیه و امارات و عمان و ارمنستان و گرجستان و دهها کشور دیگر میروند، برای توریسم هم که نمیروند، میروند که برنگردند. خبر دارید الان نوبتهای مصاحبه سفارت های آمریکا در آن کشورها به بیش از یک سال و دو سال کشیده شده؟ و آنها از موج مهاجرت ایرانیان کلافهاند، نوبت دو سال دیگر بگیرند تا شاید، شاید با هزاران تحقیر و کلی هزینه، به آنها ویزا بدهند!
همهشان هم جوانهای مستعد کشور.
آن وقت عدهای از نسل گذشته، که تا حال هر نسخهای پیچیدهاند، گند زدهاند به کشور، یادشان آمده بعد از سه سال فشار شدید اقتصادی، سالهای متوالی بیسامانی، سالها دزدیهای سازمانیافته بزرگ، وزیرهای نالایق، الان موج مردمی پشت سر یک نفر ایجاد خواهد شد و جنبشی برپا، تا باز مردم “نه” خود را به حاکمیت بگویند.
شاید وقتش شده آن نسل که هنوز هم تلاش میکند به مردم ثابت کند اشتباه نداشته، و میخواهد بگوید نیت بدی هم نداشته و هدفش ساخت کشور بوده است هم، و با یک رئیسجمهور خوب میشود به آن رسید، آن “نه” بزرگ را دریافت کند.
از جوانها بپرسید انتخابات کِی هست.
از دختران بپرسید کاندیداها کدامند.
بپرسید تا حال سخنرانی یکیشان را گوش کردهاند؟
خودمان را گول نزنیم.
هیچ جنبشی در کشور (تا حال) ایجاد نشده. حتی بسیاری از همان انقلابیون سال ۵۷ هم پایشان را جلو نگذاشتهاند.
انتظار اینکه طی ۱۵ روز، جنبشی اجتماعی، آنهم تنها با مشارکت مردان پا به سن گذاشته و بریده از مبارزه، بهوجود بیاید و ناگهان پنجاه میلیون نفر بروند پای صندوق رأی، انتظار عبثی است.
خودمان را نباید فریب بدهیم.
اکثر مردم نه به شمارش صحیح آرا باور دارند. نه به توانایی اثرگذاری یک رئیسجمهور، ولو خوشقلب و پاکدست.
نه به آیندهای بهتر در سیستمی که روحانیون تصمیمگیران اصلیاش باشند.
با آرزو نمیشود جنبش ساخت.
امسال ۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ نیست.
پزشکیان هم، خاتمی و روحانی نیست.
میرحسین و کروبی هم نیست.
هاشمی هم نیست.
تانک حکومت دینی به آسانی له میکند، آنکه منافعش را بخواهد تهدید کند.
به اسم خدا میزند، زندان میکند، میکُشد.
با چهار آدم نمیشود به مبارزه با فسادهای ریشهدار رفت، اگر همه مردم را پشت سرمان نداشته باشیم.
تقلیل دادن مسائل به مدیران میانیِ ناتوان اشتباه است، اشتباهی بزرگ
که فقط از عهده عدهای خاص برمیآید .
همان ها که تصور میکنند، امسال هم ۵۷ است
و هنوز خودشان مهم هستند و مرکز کره زمین
و توان ایجاد جنبشی فراگیر را دارند!!
پینوشت:
بسیاری بهحق میپرسند:
– شرکت نکردیم چه میشود؟
– راه نشان دهید
– با سر کار آمدن داوطلبان اصولگرا وضع باز هم بدتر نمیشود؟
– نظام به اشتباه پزشکیان را تایید کرده، چرا از این فرصت استفاده نکنیم.
حتما به تک تک این سوالات خواهم پرداخت.
در حد عقل و وسع خودم و دوستان همفکرم.
۲۵ خرداد ۱۴۰۳