امروز:   خرداد ۲, ۱۴۰۴    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
می 2025
د س چ پ ج ش ی
 1234
567891011
12131415161718
19202122232425
262728293031  
آخرین نوشته ها

به مناسبت ۸۰مین سالگرد تولد فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد: «آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن‌ها با مردان است… من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی مردان می‌برند، کاملاً واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن‌ها به کار می‌برم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت‌های علمی هنری و اجتماعی زنان است.»

***********

فروغ فرخزاد هشتاد ساله شد

فروغ فرخزاد:“آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن‌ها با مردان است… من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی مردان می‌برند، کاملاً واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن‌ها به کار می‌برم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت‌های علمی هنری و اجتماعی زنان است.”

فروغ‌الزمان فرخزاد هشتم دی‌ماه ۱۳۱۳ در خیابان معزالسلطنه در محله امیریه تهران به دنیا آمد. پس از گذراندن دبستان و دبیرستان به هنرستان بانوان رفت و خیاطی و نقاشی فراگرفت. تا سال سوم در دبیرستان “خسرو خاور” درس خواند. یکی از هم‌کلاسی‌های فروغ می‌گفت: زنگ‌های انشا برای فروغ بدترین ساعات درس بود؛ همیشه می‌گفت که من از انشا متنفرم و بیزارم چرا که معلم انشا همیشه او را توبیخ می‌کرد و می‌گفت: فروغ تو این ‌ها را از کتاب‌ها می‌دزدی؟ فروغ گویا به خیاطی علاقه‌ی وافر داشت و می‌گفت وقتی از خیاطی برمی‌گردم بهتر می‌توانم شعر بگویم.

photo-6

فروغ تنها شانزده سال داشت که به یکی از بستگان مادرش دل بست و او کسی نبود جز پرویز شاپور که خود نویسنده بود و از لحاظ سنی پانزده سال از فروغ بزرگتر بود. خانواده فروغ با این ازدواج مخالف بودند. محصول این ازدواج فرزند پسری است به نام کامیار. این وصلت چندان نپائید و از همسرش جدا شد و این جدایی موجب شد که از دیدار فرزندش محروم بماند. فروغ هم‌واره نگران قضاوت فرزندش در مورد خود بود. او در جایی در این باره می‌گوید:
“کامی یک روز بزرگ خواهد شد و مرا چنان که هستم خواهد شناخت نه آن‌طور که درباره من به او تلقین می‌کنند و معصومیت او را با تفتیش‌های بیمارانه‌ی خود آلوده می‌سازند.”
فروغ سیزده یا چهارده ساله بود که شعرگفتن آغاز کرد. او در مصاحبه‌ای می‌گوید:
“وقتی سیزده یا چهارده ساله بودم، خیلی غزل می‌ساختم و هیچ‌وقت هم آن‌را چاپ نکردم. وقتی غزل را نگاه می‌کنم با وجود این‌که از حالت کلی آن خوشم می‌آید به خودم می‌گویم خوب خانم، کمپلکس غزل‌سرایی آخر تو را هم گرفت.
فروغ هفده سال داشت که نخستین مجموعه‌ی اشعار خود به نام “اسیر” را در سال ۱۳۳۱ چاپ کرد و بیست‌ویک‌سال داشت که مجموعه “دیوار” را منتشر ساخت. در این هنگام بود که ناسزا و دشنام‌های بسیاری بر فروغ باریدن گرفت. عصیان فروغ به فرهنگ ِ نرسالار خوش نیامد و تهمت‌ها بود که از چپ و راست بر او فرود می‌آمد.
در سال ۱۳۳۶ و در سن بیست‌ودو‌سالگی فروغ سومین مجموعه شعر خویش به نام “عصیان” را به چاپ رساند. فروغ کم‌کم داشت سینما را هم تجربه می‌کرد. در شهریور ۱۳۳۷ و در سن بیست‌وسه‌سالگی به جهان سینما نزدیک شد. در این مسیر با ابراهیم گلستان آشنا شد؛ آشنایی‌ای که مسیر زندگی فروغ را تغییر داد. در سال ۱۳۴۱ فروغ فیلم “خانه سیاه است” را در آسایش‌گاه جذامیان بابا باغس تبریز می‌سازد. تهیه‌کنندگی این فیلم را ابراهیم گلستان بر عهده می‌گیرد و در واقع این فیلم حاصل هم‌کاری فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان در استودیو فیلم گلستان است. این فیلم توانست جایزه‌ی بهترین فیلم مستند همان سال را در فستیوال فیلم آلمان غربی از آن ِ خود کند. در سال ۱۳۴۳ فروغ به آلمان و ایتالیا و فرانسه سفر می‌کند. او در دومین جشن‌واره سینمای مولف در پزارو شرکت می‌کند و تهیه‌کننده‌ای سوئدی در آن‌جا ساخت چند فیلم را به او پیش‌نهاد می‌کند. پس از این دوره فروغ مجموعه “تولدی دیگر” را انتشار می‌دهد که مورد توجه بسیار زیاد منتقدان قرار می‌گیرد و تحسین‌های بسیاری را برمی‌انگیزد.


پس از این مجموعه است که فروغ “ ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد”را منتشر می‌کند.
در فاصله سال‌های ۱۳۴۲ و ۴۳ فروغ یک‌بار دست به خودکشی می‌زند ولی اطرافیان متوجه می‌شوند و او را به بیمارستان البرز می‌رسانند که نجات می‌یابد
فروغ فرخزاد از شاعران و از زنانی بود که هم‌واره فرهنگ مردسالار او را در مقابله با خود می‌دید و از این‌رو همه تلاش خود را به کار بست تا چه در زمان حیات و چه پس از آن زمین‌گیر کند.
اگر بخواهیم به آخرین مورد مشهور این ستیز با فروغ فرخزاد اشاره کنیم باید به سخنان رهبر جمهوری اسلامی سید علی خامنه‌ای اشاره کنیم که در هنگامی که در بیمارستان حضور داشت برای هنرمندانی که به عیادتش رفته بودند دو بیت از شعر پروین اعتصامی خواند و افزود:
“برخی سعی کرده‌اند چهره پروین اعتصامی را بپوشانند و افزود که این افراد برای بالا بردن فروغ فرخزاد، پروین اعتصامی را خرد می‌کردند.
فروغ فرخزاد توانست در شعر زنان و شاعران زن جنبشی مبارک ایجاد کند. این تاثیرات تنها به شعر فارسی در محدوه‌ی مرزهای ایران محدود نمی‌شود.
گل رخسار صفی آوا، شاعر پارسی گوی تاجیکستان که به او لقب مادر ملت تاجیک داده اند، فروغ را “ستاره ای در آسمان ادب پارسی” می داند، “ستاره ای” که البته به درجه استادی نرسید و شاگرد از دنیا رفت.
خانم صفی آوا در گفتگو با بی بی سی فارسی درباره تاثیر شعر فروغ در تاجیکستان می‌گوید:
“فروغ تاثیری عمیق و جدی بر شعر زنانه تاجیک گذاشت. من دوست ندارم شعر و ادبیات را به زن و مرد جدا کردن. هنر اصلا جنس ندارد خاصه در ۲۰، ۳۰ سال اخیرکه دختران شعر نویس ما بیشتر شده اند.
اما می توان گفت دختران ما به معنای خوبش” فروغ بیمار” هستند، نه تنها دخترها که حتی مردهای شاعر ما هم از فروغ تاثیر زیادی گرفته اند.
این شاعر سرشناس تاجیکستان از فرزانه خجندی به عنوان مثالی بر این تاثیر پذیری نام می برد و می گوید: فرزانه شاعر خوب است. کتاب های اولین فرزانه “فروغانه” گفته شده اند. تقلید چیز خوبی نیست اما فرزانه پیرو فروغ است، مقلد نیست.”

حمیرا نگهت دستگیرزاده، شاعر سرشناس افغان درباره تاثیر شعر فروغ در افغانستان در گفت‌وگویی با بی‌بی‌سی فارسی چنین می‌گوید:“فروغ با آمدنش چراغی آورد تا تمام کوچه های تاریک را روشن کند اگر ازدحام کوچه خوشبخت نصیب او نبود که به ما بدهد و نصیب ما نبود که به نسل های بعد از خود نشان بدهیم حد اقل یک چراغ دار آمد تا تاریکی های کوچه های شعر و ادب را در اجتماع روشن کند. در اجتماعی که بسیار شباهت داشت به اجتماع افغانستان .
خانم دستگیر زاده در کل، زنانگی را در شعر فروغ آنطور که برخی منتقدان معتقدند نمی پذیرد؛ بلکه شعرهای او را بیشتر در بیان مظالم و در برابر تعصبات اجتماعی می بیند.
حمیرا نگهت گفت: در سه دفتر اول شعرش اگر او از زن بودنش می گوید، این یک عصیان انسانی است و این عصیان تا آخر در شعر فروغ ادامه می یابد.
دو دفتر آخرش هم که فراجنسیتی است یکی از قله های شعر فارسی است و پیشنهاد های نیما در شعر نو را به زیبایی پیاده کرده است از همین رو وقتی در گستره زبان حرف می زنیم مرزهای جغرافیایی در شعر فروغ بی ارزش می شوند.”
فروغ فرخزاد در روز ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۴۵ هنگام رانندگی دچار سانحه می‌شود و بر اثر این تصادف جان خود را از دست می‌دهد و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده می‌شود.

یادش گرامی!

توانا ـ ۹ دی ۱۳۹۳

 

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی