جوانان و ناامیدی از آینده
در خصوص تشکیل زندگی جوانان بهطور مستقل یا بهشکل ازدواج مشکلات بسیاری وجود دارد. اکثر جوانان توان تأمین حداقلهای زندگی را ندارند. ازدواج و استقلال آنها با موانع بزرگ اقتصادی مواجه است. اما در مورد دختران مشکلات مضاعفی وجود دارد و بسیاری از زنان جوان ترجیح میدهند تن به ازدواج در یک جامعه پدرسالار که از اساس نابرابر است ندهند، بهویژه زنان تحصیلکرده…
***
بیکاری و نبود درآمد، نخستین مانع تشکیل زندگی مستقل است، آنهایی هم که شاغل هستند امنیت شغلیشان با قراردادهای موقت، یا مشاغل غیر رسمی و… تهدید میشود.
معضل بعدی مسکن است، زمین و مسکن تبدیل به ابزار سودآوری سرمایهداران شده است. حتا جوانانی که زندگی مستقل تشکیل دادهاند، مشکل مسکن آنان را در تنگنا قرار داده و هر سال باید دغدغهی بزرگ ودیعهی خانه را داشته باشند.
مجموعهی این کمبودها و نارساییها، امید به آینده را در جوانان کاهش داده است بهویژه
جوانان طبقه کارگر و طبقه متوسط، آیندهای روشن برای خود نمیبینند؛ زیرا دستمزدشان، آنها را زیر خط فقر قرارمیدهد. تعداد زیادی از آنان با وجود تحصیلات، به شغل دلخواه دسترسی ندارند و در حد یک فرد غیر متخصص مشغول به کار هستند.
دولت سیاستی برای تأمین مسکن جوانان ندارد؛ زیرا خود عامل اصلی بحرانهای اقتصادی و اجتماعیای است که مانع زندگی مستقل آنان میشود.
مجرد بودن ۱۰ میلیون جوان ایرانی، از دو منظر قابل بررسی است بخشی از آن “تغییر ارزشها” است بهویژه در بُعد فرزندآوری، و بخش دیگر نتیجهی سیاستهای اقتصادی تبعیضآمیز ناشی از روابط در قدرت، همچون راننخواری و… و بیثباتی اجتماعی است. تا زمانی که ساختارهای قدرت و ثروت به نفع اقلیت مسلط است، و اکثریت جوانان در تنگدستی و ناامیدی زندگی میکنند، ازدواج و تشکیل زندگی مستقل امکانپذیر نخواهد بود.
در مورد دختران مشکلات مضاعفی وجود دارد؛ چرا که ازدواج در ایران همچنان با قوانین پدرسالارانه همراه است. زنان باید از بسیاری از آزادیهای خود بگذرند ازجمله؛ حق اشتغال، حق طلاق و حضانت و… .
در این شرایط، بسیاری از زنان جوان ترجیح میدهند تن به ازدواجی که از اساس نابرابر است ندهند، بهویژه زنان تحصیلکرده از طبقهی متوسط./اتحاد بازنشستگان
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴