تأثیر امپریالیسم، تعرض و جنگ بر زنان
کنگرهٔ هفدهم فدراسیون بینالمللی دموکراتیک زنان ترقیخواه جهان بیانیهای را تصویب کرد که در آن تأکید شده است هر دو رویداد همهگیری کرونا و جنگ کنونی بین روسیه و ناتو در اوکراین بر میلیونها نفر بهویژه زنان و کودکان تأثیرگذار بودهاند و زندگی آنان را بهویرانی کشانده است. بههمین سبب است که جنبش جهانی زنان باید در خط مقدم مبارزه با جنگ در اوکراین باشد و با افزایش هزینههای نظامی که پیآمدهای غمانگیز و ناگواری برای زندگی و بهداشت مردم و محیط زیست خواهد داشت، مخالفت ورزد… /
****
چندی پیش زنان سراسر جهان در هفدهمین کنگره فدراسیون بینالمللی دموکراتیک زنان (WIDF) با شعار “زنان جهان، متحد برای رفع نابرابری و خشونت و برای صلح و سلامتی در کره زمین” شرکت کردند. این کنفرانس بر پیآمدهای فاجعهبار بیماری همهگیر کووید-۱۹ و جنگ کنونی بین روسیه و ناتو در اوکراین متمرکز بود.
این کنگرهٔ زنان ترقیخواه جهان بیانیهای را تصویب کرد که در آن تأکید شده است هر دو رویداد همهگیری کرونا و جنگ کنونی بین روسیه و ناتو در اوکراین بر میلیونها نفر بهویژه زنان و کودکان تأثیرگذار بودهاند و زندگی آنان را بهویرانی کشانده است. بههمین سبب است که جنبش جهانی زنان باید در خط مقدم مبارزه با جنگ در اوکراین باشد و با افزایش هزینههای نظامی که پیآمدهای غمانگیز و ناگواری برای زندگی و بهداشت مردم و محیط زیست خواهد داشت، مخالفت ورزد. جنبش جهانی زنان برای پایان دادن به درگیری کنونی در اوکراین به هر کاری که توانایی آن را دارد باید دست بزند. ازسرگیری مسابقه فاجعهبار تولید جنگافزار و همچنین از بین بردن منابعی عظیم که میتوان در راستای بهداشت و رفاه انسانها و کرهٔ زمین بهکارشان گرفت تنشهایی کهنه را دوباره برانگیخت، به تنشهایی جدید دامن زد و خطرهای پریشانکنندهتر دیگری مانند آتش جنگ خانمانسوز هستهای را به میان آورد. بر اساس بررسیهای بهنمایش گذاشته شده در این کنگره، ریشههای جنگ در کوشش نسنجیده ایالات متحده و متحدان اروپاییاش در گسترش هرچه بیشتر ناتو بهمنظور بازیابی برتری اقتصادی و سیاسی و حفظ جایگاه آمریکا در مقام یگانه “تنظیمکنندهٔ” امور در جهان و نیز سلطهگری بر کشورها و تودههای مردم دانسته شد. در این زمینه، تضعیف ساختار حقوقی سازمان ملل متحد در سی سال گذشته و از بین رفتن شیوههای بینالمللی گفتگو و حفظ موازنه قدرتها که در گذشته وجود داشت، دلیل دیگری برای نگرانی است.
پیآمدهای همهگیری کرونا و سازوکارهای فرسوده و ناکارآمد و تجاریشده بهداشت هم که بر زنان، نسلهای جوان، و تودهها بیشترین تأثیر را داشته است بحثهای موضوعی این کنگره را شامل میشد.
نمایندگان کنگره از قطبی شدن ناروای توزیع اندوختهها و امکانهای دردسترس، چه در سطح جهانی و چه در درون کشورها، و تمرکز تبهکارانه داراییها در دست شماری اندک درحالی که گستردگی و شدت بهرهکشی اقتصادی چندگونه از مردم و رشد بینوایی مطلق بین آنان را شاهدیم، تبادلنظر کردند. دربارهٔ حفاظت از بهداشت و محیط زیست، اشتغال پایدار، حقوق اشتغال و بیمه زنان، مراقبت و آموزش کودکان، حمایت از سالمندان و ازکارافتادگان همراه با خدمات عمومی رایگان و زیرساختها که پیشنیاز برابری زنان است و کمبودشان به از دست رفتن حقوقی منجر میشوند که پیشتر از این با چندین دهه مبارزه بهدست آمده بودند نیز در کنگره بحث و بررسی شد. نبودِ حمایت از زنان و دختران جوان و بهرهجویی ناروا از آنان، ازدواج کودکان، بحران غذایی، تنگدستی و دستمزد نابرابر برای کار برابر از دیگر محورهای بحث نمایندگان در کنگره بود. مصونیت از مجازات بدکاری علیه زنان و دختران و توجیه آن- بهرغم پیشرفت درقانونهای ضد خشونت مبتنی بر جنسیت- موردهای تجاوز گروهی به زنان و دختران و موردهای محکومیت ناعادلانه برای عمل سقطجنین همچنان نشان میدهد که در این زمینه متجاوزان آزاد میشوند درحالی که زنان مجرم شناخته میشوند. یأسانگیز اینکه آمار از بارداری دختران خردسال و زایمان دختران بهسبب محدودیتهای همهگیری کرونا هنوز ثبت نشده است. و این زمانی بود که خردسالان ناچار بهزایمان بودند.
کنگره خواستار آزادی زندانیان سیاسی زن و پایان دادن به آزار و شکنجه زنان مدافع حقوق زنان و دیگرانی شد که در مقامهای دولتی با پیشبُردِ سیاستهای نولیبرالی مخالفت کردهاند.
نمایندگان کنگره در مورد پایان دادن به تبعیض بر اساس گرایش جنسی، نژاد، و مذهب و نیز دربارهٔ مبارزه با قاچاق انسان بررسی و رسیدگی به ریشههای آوارگی و پناهجویی و علتهایی که میلیونها نفر را بهفرار از کشورشان بهدلیل بینوایی و جنگ وادار میکند بحث کردند.
همه باید بدانند که در صحنه سیاسی بینالمللی امروز و ابزاریسازی کردن از خواست مردم برای داشتن امنیت، به بهرهکشی از مردم همراه با پایمال کردن حقوق بشر و استقلال سیاسی و اقتصادی آنان از سوی قدرتهای امپریالیستی میانجامد. شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۰۰ / ۱۳۷۹ قطعنامه شمارهٔ ۱۳۲۵ را بهتصویب رساند که هدف از آن قانونمند کردن مشارکت زنان در فرایندهای برونرفت از کشمکشها و همچنین برجسته کردن پیامدها و تأثیر بهشدت منفی جنگ و درگیری بر زنان و دختران جوان، مانند تجاوز جنسی و دیگر شکلهای بهرهجوییهای ناروای جنسی بوده است. تصویب چنین سندی بهاتفاق آرا، شناخت رسمی نابرابریهای جنسیتی بود و نیز فرصتی است که زنان در پیشگیری از اختلافها و راهیابی برای رفع آنها در سراسر جهان میتوانند داشته باشند. زنان آسیبپذیر هستند و در همان حال با اینکه بخش مهمی از بار بازسازی بافت اجتماعی و جامعههای پس از جنگ را بهدوش میکشند، همچنان در معرض بدترین پیآمدهای دردناک جنگ و درگیریها قرار میگیرند. مشارکت اثربخش زنان در روند صلح، فرایندی پویا از همترازسازی جنسیتی و برابری است. پژوهشها و رسیدگیها نشان دادهاند که زنان در فرایندهای صلحی که مشارکت دارند و در توافقهای صلحی که شکل میگیرند ۳۵ درصد کارآمدتر بودهاند و بهاحتمال زیاد بیش از ۱۵ سال دوام میآورند. این امر بهویژه در بخش امنیتی و انتظامیای که از نظر سنتی زیر نظارت مردان قرار دارد و در آن به گرههای مرتبط با چرخه درگیری پرداخته میشود اهمیت دارد.
در اینجا میخواهم یادآوری کنم که کارآزمودگی نشان داده است مشارکت زنان در تصمیمگیریها بهتنهایی تضمینکننده دستیابی به صلح و عدالت نیست. ما نباید همصدا با زنان سیاستمداری باشیم که جنگافروزند، به کشمکشها دامن میزنند و پیرو تدبیرها یا طرحریزی سیاستهاییاند که باعث آوارگی، مرگ، و ویرانی میشوند. بلکه بهجای آن باید در مسیر برابری و مشارکت برابر زنان در تصمیمگیریها حرکت کنیم. مشارکت زنان در فرایندهای تصمیمگیری این امکان را فراهم میکند که صدای آنان بهجای صدای میلیونها زنی که در هر گوشه از جهان در معرض تجاوز جنسی قرار میگیرند، کشته میشوند، آواره و قربانی فقر میشوند و از نظر جسمی و روانی رنج میبرند شنیده شود. با این گفته مختصر قصد دارم بهاین نکته اشاره شود که آنچه در دنیای ما روی میدهد رو به برتری ندارد. نه بهتر میشود و نه برای مردم بهویژه زنان آسانتر میشود. روز بهروز شکلهایی جدید از بهرهکشی پیدا میشوند و بسیاری از آنها بهگونهای در نهان مانده و در شکلی خوشنما و خیرخواهانه که گویا برای پیشرفت زنان فرصتسازاند خود را نمودار میکنند.
من درباره این موردهای بالا سخن گفتم تا توضیح دهم چرا نقش فدراسیون بینالمللی دموکراتیک زنان باید رو به پیشگستردهتر و پویاتر از همیشه باشد. فدراسیون بینالمللی دموکراتیک زنان باید پیوندهای هرچه بیشتر را با درگیر ساختن و فعالتر کردن نهادهای رسمی در راهگشایی نابسامانیهای عمده کشورهایمان برپا سازد. با کنشگری هرچه بیشتر سازمان زنان و میلیونها زن که صدایشان در سراسر جهان شنیده میشود، میتوان و باید نهادها، دولتها، و سیاستگذاران را بهچالش طلبید.
ما باید برای پویندگی فعالیتهای فدراسیون بینالمللی دموکراتیک زنان در سطح محلی، منطقهای، و بینالمللی، به ابتکارهایی دست بزنیم، زیرا امروز بیش از هر زمان دیگری به یک فدراسیون بینالمللی دموکراتیک زنان نیرومند نیاز است تا بتواند همه زنان جهان را نمایندگی کند، آنان را برای ادامه پیکارهای خود توانمند سازد و خواستهایشان را بازتاب دهد، خواستهایی که در سراسر جهان شنیده شوند. زنان بهدلیل دیگری نیز باید در همه عرصههای جامعه حضور داشته و فعال باشند. اگر قرار است کارگران در نبردشان پیروز شوند، زنان که نیمی از این کارگران را تشکیل میدهند نمیتوانند در این نبرد حضور نداشته باشند. اگر قرار است مباره برای صلح جهانی به پیروزی رسد، نیمی از انسانها که زناناند نمیتوانند حضور نداشته باشند!
به قلم اسْکِوی کوکوما
[دبیرکل جنبش زنان “پوگو”- قبرس، معاون رییس فدراسیون بینالمللی دموکراتیک زنان، و عضو کمیتهٔ مرکزی حزب “آکل”] قبرس
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۵۹، ۱۳ تیر ۱۴۰۱