زنان ناموس نیستند، انسانند
قوانین زن ستیز خودمشوق انجام این قتلها و انواع خشونت ها علیه زنان است.
اکثر زنانیکه توسط شوهران خود به قتل می رسند بعد از شکنجه های طولانی، در نهایت جان شان توسط افراد ذکور خانواده گرفته می شود…./
***
نویسنده :فخری شادفر، فعال حقوق زنان
کانون زنان ایرانی
قتل زنان عمدتا توسط اعضای مرد خانواده انجام می شود و به بهانه آنکه مقتول لکه ننگی برای خانواده است.
در واقع ساختار سیاسی مردسالار جامعه و قوانین ضد زن به مردان اجازه می دهد که زنان را به قتل برسانند.
در این جنایت ها نقش سنت و فرهنگ که از بالا به پایین اعمال می شود بسیار پر رنگ است.
حتی در این ساختار، زنانی که به قتل می رسند اسم هم ندارند و با عنوان «ناموس» نامگذاری می شوند.
زنان در چنین نظامی تاریخی فرودست و جنس دوم به حساب می آیند و هنگامی که در قوانین فرودست تلقی می شوی از حداقل حمایت های اجتماعی محروم می مانی.
در واقع سیاست فرهنگ و قوانین نقش تعیین کننده ای در سلطه و برتری مردان بر زنان جامعه دارند.
قوانین زن ستیز خودمشوق انجام این قتلها و انواع خشونت ها علیه زنان است.
اکثر زنانیکه توسط شوهران خود به قتل می رسند بعد از شکنجه های طولانی، در نهایت جان شان توسط افراد ذکور خانواده گرفته می شود.
مردان قاتل در پاسخ به این پرسش که چرا کشتی؟ می گویند مقتول آبروی خانواده را برده و مایه ننگ خانواده بود. یا عنوان می کنند اختلاف خانوادگی داشتیم.
وقتی از شوهران زن کش می پرسیم چرا همسرت را کشتی، می توانستی طلاق اش دهی، مردان که حق طلاق دارند پس طلاق برای برای چیست؟ پاسخی نمی یابیم. متاسفانه در تار و پود این قوانین و ساختارهای خشونت زا، زن کشی به امری رایج تبدیل شده است. به طوری که معمولا قتل زنان با نقشه قبلی انجام میگیرد.
اما برای تغییر این ساختار زن ستیز راهکارهای مشخصی وجود دارد:
۱ – تدوین قوانین بر اساس برابری زن و مرد
۲ – ترویج فرهنگ انسانگرا در تمامی پیچ وخم های هر آنچه که از آن انسان زدایی شده است
۳- تغییر ساختار قدرت.
در جامعه ای که چنین تغییراتی صورت بگیرد طبعا زنان با ارتقا آگاهی و با وجود حقوق انسانی خود، می توانند در برابر تجاوز به حقوق خود بایستند.
۱۳ آذر ۱۴۰۳