گروهی از فعالان زنان: نامهای به آزاد زنان دربند و حصر به مناسبت روز جهانی زنان
اگرحق جمع شدن را از ما بگیرند حق با هم بودنمان را نمیتوانند از ما سلب کنند. با هم همصدا و هم آواز می شویم و خواستههای مشترک مان را بلند تکرار میکنیم. روز جهانی زنان برای ما نیز روز فریادهای دادخواهی و برابریخواهی زنان در ایران است. آرزو و آرمان ما همچنان ساختن جامعهای برابر و آزاد است. جامعهای بدون دروغ و خشونت، جامعهای امیدوار و شاد. و جامعهای بدون تبعیض. امنیت، صلح، آرامش، رفاه و عدالت حق ما، همه انسانها است. امروز همه ایرانیان در رنج از دست دادن این حقوقاند و ما زنان نمیگذاریم صدای این حقخواهی خاموش شود../
*****
– هشتم مارس ٢٠١٧، هجدهم اسفند ماه ١٣٩۵
سلام
در آستانه سالروز جهانی زنان هشتم مارس، بر آن شدیم تا در نامهای به شما همراهان و خواهران دربند، شما که برای دفاع از حق آزادی و برابری و عدالت رنج زندان و حصر را متحمل شده اید. آنچه را که باید کنار هم به گفتوگو مینشستیم، به قلم بسپاریم. گرامیداشت این روز به سنتی مبارزاتی در سراسر جهان بدل شده است. روزی که عدالتخواهان و آزادیطلبان، فارغ از نژاد، جنسیت، ملیت و مذهب درسراسر جهان همراه میشوند تا در قالب سخنرانیها، راهپیماییها، کنفرانسها و گردهماییهای رنگارنگ و گوناگون، رویاهایشان را برای جامعهای بدون تبعیض مرور کنند، خواستههایشان را در خیابانها فریاد کنند و به مبارزاتشان تداوم بخشند.
اما دوستان آزاداندیش، ما در هشتم مارس چه میکنیم؟ رویاها و آرزوهایمان چه میشوند و چگونه راه به عرصه عمومی بیابند در حالی که به زعم مستبدان و سالارمردان نبایست که به سخن در آیند؟! این، پیام روشن آنهاست که همواره بر بالای “دیواری” ایستادهاند و نگهبانی میدهند که مبادا آزادانه و با صدای بلند حتی کنار هم و دست در دست هم سرود آزادی و برابری خوانیم.
در آستانه این روز بزرگ، در جامعه ما چه میگذرد؟ فقر و بیکاری همچون طاعون خانه به خانه پیش میرود، آنهم در سرزمینی که ثروت عظیم نفت و گاز آن به جای اینکه صرف زیر سازی اجتماعی و اقتصادی برای تولید و کارآفرینی شود، صرف لشگرکشی و قدرتنمایی نظامی، سیاسی و اقتصادی در گوشههای خاور و همسایگان دور و نزدیک شده است و نه تنها سرمایههای طبیعی که نیروی انسانی این مرز و بوم را هم در گرداب بیکاری، فقر، اعتیاد، ناامیدی و بیرویایی انداخته و تباه میکنند.
درآمد کشور به جای آن که صرف نابسامانیهای جامعه شود، صرف خشاب و اسلحه میشود تا در گوشهای بر مردم ستمدیده سوریه فرود آید. آتش اختلاف و نزاع در لبنان و یمن و عراق و هماوردطلبی با عربستان، خواب آرام را برخاورمیانه حرام کرده و ترامپیسم در سوی دیگر گیتی، بهانهای برای بیمکان کردن، نفرتپراکنی و دشمنستیزی و تهدید علیه ما مردم شده است . فزون بر آن اعتمادی که باید از باور به توان مردم شکل گیرد، خرج روسیه و چین میشود و دشمنخویی و دشمنتراشی نفرت و بیباوری را دل ما مردم میکارد.
در حاشیه این فضای پرآشوب و نظامیپوش، و درتضاد با صلح و امنیت، کشتزارهایمان، جنگلها، رودخانهها، دریاچهها و خاکی که زیستگاه ماست از پی قدرتطلبی و حاکمیت بیتدبیر، دهان به کام خشکاندهاند. دود تهران و ریزگردهای خوزستان، ابر سیاه دل غمگرفته ما نیست! اینها خاک خشک و بیحاصل سوء مدیریت است! نتیجه حکومت تکصدایی است که جامعه مدنی را کشته است، صدای منتقد را خفه کرده است، جز مجیز و ریا و چابلوسی را تاب نمیآورد و فساد و فساد و فساد تا بن دنداناش را پوسانده است. بیابانها درختان را بلعیدهاند، دریاچه ارومیه، زاینده رود و کارون و هیرمند حتی اشکی برای چکاندن ندارند و آنوقت، عدهای سخیفانه همچنان در کار تحمیق ما مردم، به خرافاتشان دخیل میبندند و زنانگی و ظاهر و اندام و روح و روان ما زنان را دلیل نعمت یا سختی و بلا بیان میکنند! این آتشی است که شوربختانه بر جان این وطن افتاده و دود آن دارد همه ما را کور میکند.
یاران عزیز،
کاش برای پاسداشت امروز، حرفهای قشنگتری در چنته داشتیم. کاش خشونت، خُلق مان را این همه تنگ نکرده بود. کاش همه چنان گرفتار و در تنگنا نبودند که که سخن خوش و شیرین گفتن، گویی که ندای بیدردی و بدفهمی و بیخیالی از رنج دیگران است.
خواهران، برایمان خواب دیدهاند، خوابهایی که تعبیری خوش ندارد. خوابهایی که کابوس است. خواب سروری جهان است از یک سو، و فقر رو به فزون از سوی دیگر. خواب رقابت با قلدران جهان از یک سو، و رنج از دست دادن حقوق اولیه زندگیمان از سوی دیگر. آنها زوربازویشان را به مدد اسلحه به رخ میکشند تا ما را ساکتتر و ساکتترکنند.
یاران آزاده ما که در بند ستم گرفتارید، دنیا ، دنیای عربدههای قلدرانه شده است. عربدههایی که اسمش را سیاست گذاشتهاند. دیوارهای زندان، بین ما فاصله انداختهاند. اما هیچ دره و دیواری بین دلهای ما فاصله نمیشود.
اگرحق جمع شدن را از ما بگیرند حق با هم بودنمان را نمیتوانند از ما سلب کنند. با هم همصدا و هم آواز می شویم و خواستههای مشترک مان را بلند تکرار میکنیم. روز جهانی زنان برای ما نیز روز فریادهای دادخواهی و برابریخواهی زنان در ایران است. آرزو و آرمان ما همچنان ساختن جامعهای برابر و آزاد است. جامعهای بدون دروغ و خشونت، جامعهای امیدوار و شاد. و جامعهای بدون تبعیض. امنیت، صلح، آرامش، رفاه و عدالت حق ما، همه انسانها است. امروز همه ایرانیان در رنج از دست دادن این حقوقاند و ما زنان نمیگذاریم صدای این حقخواهی خاموش شود.
آرزویمان این است که روزی نهچندان دور، در کنار هم روزی که به نام تلاش برای برابری ماست را جشن بگیریم.
آسیه امینی، نوشابه امیری، پروین بختیارنژاد، رویا برومند، تارا بنیاد، اعظم بهرامی، عصمت بهرامی، نیلوفر بیضایی، شهرنوش پارسی پور، مهناز پراکند، ژاله تبریزی، نیره توحیدی، نرگس توسلیان، ویدا حاجبی، سپیده جدیری، گیسو جهانگیری، مهین خدیوی، آزاده خسروشاهی، آزاده دواچی، فریبا داوودی مهاجر، مریم سطوت، منصوره شجاعی، رویا صحرایی، سوسن ضرغامیان، شیرین عبادی، ندا فرخ، پرستو فروهر، ویدا فرهودی، آیدا قجر، لیلا علی کرمی، مهرانگیز کار، شکوفه کاوانی، مونا کلانتری، مینا کمالی، ژاله گوهری، ساقی لقایی، فرحناز محمدی، سحر مفخم، خدیجه مقدم، رضوان مقدم، صبری نجفی، توران همتی.