امروز:   آذر ۱, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
نوامبر 2024
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
252627282930  
آخرین نوشته ها

جنبش مشروطه و نقش زنان تحول‌خواه در بلوای نان

مشارکت زنان در جنبش‌های سیاسی اجتماعی، نمونه بارز تغییر اجتماعی در ساخت سنتی جامعه ایران بود. درجریان بلوای نان، زنان برای تأمین مایحتاج روزانه که نان در آن جایگاه مهمی داشته تلاش وافری کردند و با شرکت در جنبش‌های اجتماعی به اینگونه وارد میدان اجتماع و سیاست با انگیزه‌های اقتصادی شدند.

***

فائزه توکلی: « آلن تورن » جامعه شناس فرانسوی جنبش‌های اجتماعی را یک تحول تعریف می‌کند نه یک بحران زیرا تلقی آن به منزله یک بحران به معنای حذف کنش‌گران اجتماعی و روابط واقعی میان آنها است. اما با توجه به تحول جامعه، اگر آغاز را به وجود یک بحران اجتماعی بدانیم پس از آن به بحران فرهنگی می‌رسیم بحران فرهنگی راه را به دگرگونی فرهنگی می‌برد، در نتیجه دگرگونی اجتماعی ایجاد می‌شود و در نهایت تحولات سیاسی شکل می‌گیرد. نکته مهم زیر سوال بردن جامعه نو و فرهنگ موجود است که راه را برای آینده‌ای متفاوت می‌گشاید. (تورن ۱۹۸۱)

درجریان بلوای نان ، زنان برای تأمین مایحتاج روزانه که نان در آن جایگاه مهمی داشته تلاش وافری کردند و با شرکت در جنبش‌های اجتماعی به اینگونه وارد میدان اجتماع و سیاست با انگیزه‌های اقتصادی شدند.

اهمیت نان در ظهور و افول دولت‌ها

اهمیت نان در رژیم غذایی مردم ایران و نقش آن در افول و ظهور دولت‌ها یا دولت‌مردان، به عنوان یک موضوع پژوهشی و ارتباط آن با حضور زنان در جنبش «بلوای نان » و اهمیت اقتصادی نان و جایگاه آن درشرایطی که جوامع به جهت بحران‌های اقتصادی وارد مرحله سقوط دولت‌ها خواهد شد در جهت آگاهی و بازنگری تاریخ می‌تواند راهگشا باشد . نخست به معنای کلمه نان پرداخته می‌شود.

کلمه نان: کلمه نان در ایران برای انواع مختلف نان استفاده می‌شود .نخستین مدارک زبان‌شناسی نشان می‌دهند که عشایر ایرانی از دوکلمه مختلف به معنای‌نان استفاده می‌کردند Nayna/ Nikana.درمطالعات صورت گرفته بین زبان‌شناسان هارماتا کلمه نیکانا دربین ایرانیان نخستین استفاده می‌شده و کلمه nikanaاز فعل kanبه معنای کندن مشتق شده است .اما در فارسی میانی به معنای «به خاک سپردن »و درنتیجه شبیه به معنای «پختن درخاکستر » است. در هر حال کلمه nikanaنه تنها به خمیری که بر روی تخته سنگ بود، بلکه به روش پخت نان از طریق پوشاندن با زغال و خاکستر نیز اشاره می‌کند.با توجه به این روش پخت ایرانیان به این نوع نان، با اصطلاحی به معنای (حفر کردن، پوشاندن) اشاره کرده‌اند. دومین کلمه nayana روش پخت را بهتر معرفی می‌کرد و تعبیر مدرن آن یعنی «نان » اشاره می‌کند و در تنور پخته می‌شود. (۱۸۷۴ Bellew)

نکته قابل ذکر آنکه تنها در زبان فارسی از کلمه nan به معنای نان استفاده می‌شود، این کلمه در سده‌های سوم و چهارم میلادی شکل گرفت. زبان‌های دیگر از این کلمه استفاده کردند و از فارسی زبانان قرض گرفتند. (۱۹۵۳ Harmatta) در دوره‌های تاریخی انواع نان نیز شکل گرفت مانند نان سنگگ و تافتون و بربری و نان خشک و نان روغنی و نان سمنانی و شیرمال وک ماج و فطیر و انواع شیرینی‌ها ….

زنان و نقش آن در معیشت مردم

نقش نان در مراسم مذهبی ایران در اسلام و دین‌های محلی تا به امروز باقی مانده است. نان قوت مردم است.این موضوع با ضرب‌المثل‌ها و پندهای بی‌شماری نشان داده شده که در آن نان مکفی و بسنده، مظهر تندرستی فرد و امنیت و سلامت خانواده است. «ایجاد معیشت برای یک شخص، فراهم کردن نان اوست . » «محتاج بودن این است که شخصی نانش را از دیگری بگیرد ». اگر کسی را تحت فشار اقتصادی بگذارند تا آزارش دهند باید « نان او را ببرند».

ملکم یک نکته اخلاقی را عنوان کرده است: « هرگز در خانه شخص دیگر دستور نده و خودت را به خوردن نان سفره خود عادت بده ».

زنان نان‌پز و زنان نان‌آور

زنان ایلات بختیاری و ترکمن و نسطوریان ارومیه و ایلات قشقایی و لر و کرد و بلوچ و سایر…. نان خانواده را می‌پختند. زمان پخت نان صبح و عصر و در زمان کوچ یک باره می‌پختند و خشک می‌کردند تا کوچ به اتمام برسد . نان اغلب از گندم و ذرت پخت می‌شد. در تنورهای خانگی یا در فضای باز و داغ آفتاب، نان پخته می‌شد. برای آنکه همیشه زنان بتوانند نان بپزند لازم بود خمیر فطیر و بی‌مایه باشد زیرا نان پخته شده با این خمیر را می‌توانستند برای مدت طولانی نگه دارند و در زمان طولانی‌تر بخورند . در هر حال جایگاه نان در تاریخ اقتصادی با کشاورزی مردان و پخت تمام مراحل آن مانند آسیاب کردن غلات، الک کردن، آماده کردن خمیر و پخت آن توسط زنان انجام می‌گرفت. از جمله مردانی که هرگز نان نپخته‌اند مردان طایفه «بمادی»بختیاری بودند (خورشید، ۱۳۶٫۹۶)

آسیاب کردن کار پر سرو‌صدایی بود، قبل از سپیده دم از صدای بم آسیاب دستی که عموم بانوان گندم را برای نان صبحگاهی آرد می‌کردند تا نان را آماده نمایند و روی سیلندرهای گازی شکل می‌پختند و در نزدیکی ورودی در‌های خانه قرار می‌دادند.

با رواج آسیاب‌های مدرن انواع قدیم ترفراموش شد. در دهه ۱۳۱۰ شهرداری تهران قوانینی در خصوص آسیاب کردن آرد برای انواع مختلف نان صادر کرد .

تا اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی آسیاب‌های موتوری حتی در بسیاری از روستاها نیز وجود داشت، مانند بلوچستان که کوچ نشین سرحد بلوچ غلات خود را به آنجا می‌آوردند تا آرد کنند.

از وظایف زنان الک کردن گندم و غلات دیگر بود، آرد را با الک درشت یا اردبیز به کمک سابیدن با دست الک می‌کردند . (سنایی، ۱۳۸۰٫ص۲۳) با این روش آرد پر از ناخالصی بود. جیمز موریه ذکر کرده به دلیل آنکه خرمنکوبی روی زمین انجام می‌شد، نان پراز سنگ‌ریزه بود که البته دانه‌های شن و سنگ در تمام نان‌های روستایی پیدا می‌شد .به گفته کوئلز جانور‌شناس امریکایی «نان در اینجا خوشمزه است اما پر از شن است و همکار ما گفت وجود شن در نان ناشی از سنگ آسیاب است که از سنگ گچ ساخته شده است . احتمالا دانه‌های شن همراه با گندم آسیاب می‌شده است .»

زمینه نخستین حضوراجتماعی زنان

جنبش فکری سده سیزدهم ق/نوزدهم م ایران تحت تأثیر تحولات داخلی و خارجی شکل گرفت و یک جنبش اجتماعی را تدارک دید که نمودهای آن در قیام‌های این دوران تجلی یافت؛ زیرا جنبش اجتماعی همیشه با یک اساس فکری جدید مشخص می‌گردد (روشه ۱۳۷۹: ۱۳۰) . جنبش‌های اجتماعی با اهداف خاص و گسترش ارزش‌های معین بین نخبگان و جنبش‌های اجتماعی ارتباط تنگاتنگی ایجاد می‌نمایند، زیرا جنبش‌های اجتماعی یا از نخبگان حمایت می‌کنند یا خود مورد حمایت آنان قرار می‌گیرند (روشه، ۱۳۷۹: ۱۲۹) .

مشارکت زنان در جنبش‌های سیاسی اجتماعی، نمونه بارز تغییر اجتماعی در ساخت سنتی جامعه ایران بود. طیف زنان طبقات پایین اجتماعی که فاقد قدرت بودند تا زنان درباری که از نخبگان قدرت در این طیف قرار داده می‌شود، رابطه جنبش‌های اجتماعی سده سیزده ق در ایران با بخش‌هایی از نخبگان ترسیم خواهد شد .

در شکل‌گیری انقلاب مشروطه عوامل اقتصادی نقش تعیین‌کننده‌ای داشتند و زمینه نارضایتی و گسترش آن را به‌همراه داشتند .استقراض‌های حکومت از انگلستان و روسیه و گرفتن وام‌های متعدد و واگذاری امتیازات اقتصادی که همگی خرج سفرهای پرهزینه شاه به سفرهای اروپا شده بود (مظفرالدین‌شاه طی پنج سال سه سفر به اروپا رفت)، تبعیض در نظام گمرکی به نفع تجار خارجی (نمونه موردی آن حق گمرکی پنج درصدی بازرگانان روسیه بود که فقط یک بار پرداخت شده بود در حالی که تجار ایرانی باید به هر شهری وارد می‌شدند مالیات پرداخت می‌کردند) از سویی گسترش نارضایتی‌های اقتصادی و سیاسی همگی از عوامل ضدحکومتی و ضد بیگانه در جامعه بود که منجر به اعتراضات در چندین شهر بزرگ ایران شد . گزارش‌های روایت شده حکایت از حضور جدی زنان به ویژه در اعتراضات پایتخت دارد. درخرداد ۱۲۸۴/۱۹۰۶ عده‌ای از زنان معترض به قیمت بالا و کمبود ارزاق در تهران دست به تظاهرات زدند و به گفته یک شاهد عینی با عصبانیت خشم خود را نسبت به حاکم شهر اعلام کردند. (تفرشی۱۳۵۲: ۲) .

بحران‌های اقتصادی ناشی از ورشکستگی دولت و تورم بی‌سابقه‌ای که از سال ۱۲۸۳آغاز شده بود از مهم‌ترین وقایع و رویدادهایی بود که موجب نارضایتی عمومی از حکومت مظفرالدین‌شاه شد و زمینه‌ساز جنبش مشروطه خواهی شد. قیمت نان ۹۰درصد و قند و شکر ۳۳‌درصد افزایش یافت . علت تورم اقتصادی، ناشی از بدی محصول و از سوی دیگر بر اثر شیوع وبا، افول ناگهانی در تجارت شمال به دلیل جنگ ۱۹۰۵ ژاپن و روسیه و در پی آن آشوب‌های امپراتوری روسیه تشدید شده بود (همان: ۸۶)

به دلیل این بحران‌ها علاء‌الدوله حاکم تهران به دستور عین‌الدوله صدراعظم چند تا تاجر قند و شکر را به بهانه احتکار و گرانفروشی فلک کرد.به‌دنبال اعتراض علما و روحانیون و بازاریان، حدود دو هزار تن اهالی تهران به سوی شهرری حرکت کردند تا در آنجا متحصن شوند. پس از ۲۵ روز برجمعیت بست‌نشین اضافه شد. در جریان بست‌نشینی متحصنین جمعیت معترضین افزایش می‌یافت و به تدریج به گسترش خواست‌های آنا‌ن به خصوص « تشکیل عدالتخانه » تغییر کرد.

تا آنکه شاه تقاضای متحصنین را پذیرفت اما عین‌الدوله تابعیت نکرد. مجددا مردم اعتراض کردند و بازارها بسته شد (کسروی ۱۳۷۶: ۶۷) .

نقل است که وقتی شاه از مهمانی منزل امیر بهادر جنگ باز می‌گشت، زنان گرد کالسکه اورا گرفته و فریاد می‌زدند: «ما آقایان و پیشوایان دین ر ا می‌خواهیم …. ما مسلمانیم و حکم آقایان را واجب الاطاعه می‌دانیم . عقد ما را آقایان بسته‌اند، خانه‌های ما را آقایان اجاره می‌دهند …. ای شاه مسلمان علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید، بفرما روسای مسلمانان را احترام کنند…. ای پادشاه مسلمان اگر وقتی روس و انگلیس با تو طرف شوند شصت کرور ملت ایران، به حکم این آقایان جهاد می‌کنند …. » (کرمانی ۱۳۶۲: ۳۶۱)

به عقیده کسروی در آن روز زنان با همه روبند و چادر کار بسیاری کردند و به خاطر همین فشار عمومی بود که شاه به عین‌الدوله دستور داد که: «مقاصد آقایان را اجرا دارید و آنها را تا فردا (به تهران) بیاورید و الا من خودم می‌روم و آنها را می‌آورم »(کسروی ۱۳۷۶: ۶۹) .

حضور زنان در جنبش پیشا مشروطه‌

«بلوای سیاسی نان »

در اواخر دوره ناصری درسال‌های ۱۳۰۹-۱۳۰۸ ق اولین رویارویی جدی مردم با حاکمیت قاجارشکل گرفت که شامل شورش‌های کوچک و بزرگ بود. جریان «بلوای سیاسی نان »به‌دنبال قحطی بزرگ سال ۱۲۷۷ق درتهران اتفاق افتاد. درزیراسنادی مرتبط با شورش زنان دربلوای نان درشهرهای شیراز و اصفهان آورده می‌شود:

همچنین درتهران شورش‌های زنان جریان داشت چنان‌که درگزارشی که استریک نماینده سیاسی انگلستان درایران از این جریان آورده، زنان را عامل برپایی این طغیان نشان می‌دهد:

«مردم پایتخت از بی‌نانی، پریشان حال بودند ….به‌دلیل بدی راه‌ها غله به شهر نمی‌رسید.گرسنگی شرم زنان را برده بود، به هر کس درکوی و برزن می‌رسیدند، یاری می‌جستند. روز هفدهم شعبان ۱۲۷۷ق /۱۸۶۰ م شاه از شکار باز می‌گشت که انبوه چند هزار نفری زنان جلوی او را گرفتند. نان می‌خواستند و پیش چشم شاه دکان نانوایی را چپاول کردند. همین که شاه به قصرخود رسید، به دستور او دروازه‌های شهر را بستند .روز بعد آشوب از نو برخاست. با وجود آنکه دروازه‌ها را بسته بودند، چند هزار زن هجوم آوردند، به ضرب سنگ و چوب نگهبانان را ازپای درآوردند، به شهر ریختند. قرار این بود که مقدمه هنگامه را جماعت زن‌ها فراهم سازند، و در پی آن مردان بریزند و شورش بر پا کنند . شاه از بالای قصر با دوربین به ازدحام مردم می‌نگریست . کلانتر شهر هم آمد و پهلوی شاه ایستاد . از شاه سرزنش و پرخاش شنید که این چه وضعی است .کلانتر گفت می‌رود غوغا را بخواباند. او با گروهی از گماشتگان به جمعیت زنان حمله بردند.خودش با چوبه دستی که داشت زنان را می‌زد . به ضرب چوب او از زنی خون جاری شد و از زنان شیون و فغان برخاست . شاه برآشفت و کلانتر را فراخواند . بی‌درنگ فرمان داد ریشش را بتراشند و او را به چوب و فلک ببندند . کلانتر شوریده‌بخت زیر چوب و فلک بود که شاه گفت: «طناب » درآنی امر شاه اجرا گشت… جسد برهنه کلانتر را در بازار روی زمین کشاندند و تا سه روز او را از پا درمیدان شهر آویزان کردند . بدنبال اعدام کلانتر، همان روز همه کدخدایان محله‌های شهر را آوردند و به چوب و فلک بستند (چون نتوانسته بودند جلوی طغیان مردم را بگیرند) ….روز بعد شاه جامه سرخ غضب پوشید و با تنبیه کسان دیگر سعی کرد ترس در دل مردم اندازد. اما مشکل نان حل نشد.آشوب پی در پی بر پا گشت .در یکی از غوغاها نزدیک بود امام جمعه تهران کشته شود که غش کرد و نجاتش دادند. زنان باز برخاستند. چنین قرار نهاده بودند که دوگروه تشکیل دهند. گروهی روانه سفارت انگلیس گردند و گروه دیگر به سفارت روس بروند و از وزیران مختار تقاضا کنند که از جانب مردم در کار تامین نان شهر با شاه گفت‌وگو نمایند. جمعی به سفارت انگلیس رفتند و چادر از سر برداشتند (که در واقع نشانه اعتراض به دولت بود) . سفارت به زحمت توانست آنان را خارج کند …. (آدمیت ۱۳۵۱: ۷۹)

ناصرالدین شاه برای ختم غائله برخوردی قهرآمیز با منصوبین خود کرد تا با ایجاد رعب و وحشت هم شورش‌ها را آرام کند و هم مسوولیت مشکل پیش آمده را از دوش خود بردارد؛ که البته به مقصودش نیز رسید.

پس از قحطی شدید سال‌های ۱۸۷۱ ناصرالدین‌شاه دست به اقداماتی برای جلوگیری از بلایا و مصائب زد.دستور داد انبار غله بزرگ دولتی ساخته شود تا ذخیره کافی حداقل شش‌ماهه جمعیت تهران نگه‌داری شود. چنان‌که گندم کهنه هر سال به نانواها داده می‌شد و گندم جدید ذخیره می‌شد . لذا دولت از تشکیل شبکه‌های احتکار و ارایه نان نامرغوب تلاش کرد جلوگیری نماید اما به دلیل نظام اداری فاسد و آلوده مشکل بود . کوزوگفسکی آگاهانه اشاره کرده که: «این سیاست از یک سو مفید و پرفایده بود اما از سویی منبع در آمد است » (کوزو گفسکی، ۱۳۴۱، ص۱۷۱) .

پس از آن هم انباری در شاه عبدالعظیم برای نگهداری گندم مناطق روستایی اطراف تهران ساخته شد. وزارت امور مالی هم یک اداره جدید به‌نام «اداره انبار دارالخلافه » تشکیل داد . (صنیع الدوله ۱۳۰۶، ضمیمه، ص ۲۷)

نرخ‌های گندم به لحاظ دولتی تعیین شد. چنان‌که یک خروار گندم انبار دولتی به قیمت ۵ تومان فروخته شد. یک من (۳ کیلوگرم) نان باید ۸ شاهی فروخته می‌شد. نانوایان می‌توانستند دو یا سه خروار (۹۰۰-۶۰۰) کیلوگرم گندم دولتی در هر روز خریداری کنند. آنها باید آنچه را در بازار باقی مانده بود خریداری می‌کردند .از آنجا که اداره انبار‌داری کیفیت گندم را دستکاری می‌کرد، همچنین اینکه حاکمان با تعیین چندین نوع باج و مالیات جدید نانوایان را سر کیسه می‌کردند، نانواها نیز شروع به فروش نان ناخالص و کم وزن کردند.نانواها نان را با کیفیت پایین‌تر ارایه می‌کردند. (کوزوگفسکی، ۱۳۴۴، ص۱۸۱)

در دوره مظفرالدین‌شاه با سیاست (پول می‌خواهم) کارها خراب‌تر شد. او برای تأمین هزینه‌های سفرهای اروپایی خود اجازه فروش سریع املاک خالصه را صادر کرد و موجب بدهی ملی شد. همان سال سرمای شدید به کشاورزان و عرصه گندم آسیب گسترده در برداشت محصول زد. در آذربایجان که انبار غله ایران محسوب می‌شد در سال ۱۸۹۸ قحطی بزرگی اتفاق افتاد.در شهرهای تبریز و روستاها هم، آشوب‌های نان و غارت از محتکران کمبود نان و نبود نان رخ داد. (کوزوکفسکی ۱۳۴۱، ص۲۴۰)

محصول سال بعد ۱۸۹۹ هم ناکافی بود و این بدگمانی نیز وجود داشت که بازار گندم را دلالان و محتکران قبضه کرده‌اند و در دست خود دارند (گزارش کنسول امریکا ۱۹۰۰ صص۶۹-۱۶۸)

دولت مداخله کرد و دستوراتی برای کنترل نرخ و ارایه گندم صادر کرداما در دوران سلطنت مظفرالدین‌شاه که با اجازه وی دخل و تصرف بی‌حد حاکمان و مقامات در ایران انگشت‌نما بود، نان دوباره گران شد و دیپلمات فرانسوی، دلوری می‌نویسد: «این سال برای ایران پراز بلا و مصیبت بوده است . هیچ آبی، هیچ نانی، هیچ پولی . درباریان ثروتمند گندم را انبار کرده‌اند، آنچنان که قدرتی مانند شاه نیز جرأت بیرون آوردن آن را ندارد. قیمت یک خروار گندم ۵/۹ یا ۱۰ تومان بود و در طول زمستان افزایش یافت و تا ۱۲ تومان رسید. مظفرالدین شاه در سال ۱۹۰۵ میلادی هنگام زیارت حرم شاه‌عبدالعظیم در جنوب تهران با زنان معترض مواجه شد. عین‌الدوله، صدر‌اعظم ۱۰۰۰ تومان از نانوایان دریافت کرد تا به آنها اجازه داد قیمت‌های‌شان را خودشان تعیین کنند و با مخلوط کردن خاک اره با آرد، در نان تقلب کنند . چنین آردی را «آرد آستار خان » می‌نامیدند . شاه کمی بعد از این اتفاق ایران را به مقصد اروپا ترک کرد اما زنان دو روز بعد مقابل کاخ ولیعهد شروع به تظاهرات کردند . ولیعهد از آنها فرصت خواست تا اوضاع را بهبود بخشد و بعداز چهار روز موقتا نان فراوان شد اما به‌صورت موقت! در نیمه دوم همان ماه با جدی شدن کمبود نان، زنان هر روز در مقابل کاخ ولیعهد که قول بهبودی اوضاع را داده بود، تظاهرات می‌کردند . حتی حاکم تهران نانوایان را با تنبیه بدنی سخت تهدید کرد، اما هیچ تغییری در اوضاع موجود اتفاق نیفتاد (سپهر ۱۳۶۸، ۱۴۶ و ۱۵۱)

یک مجله طنز ایرانی طرز تهیه خمیر را با یک شیوه شیمیایی ابتدایی چنین شرح داده است:

سبوس، سنگ ریزه‌های کوچک، خاک اره، لوبیا، نمک، را با مقدار مساوی مخلوط کنید سپس ۲ درصد آرد به آن اضافه کنید ! سپس شخصی تکه‌های تخت از این خمیر آماده کند و در تنور بگذارد و بلافاصله از تنور بیرون آورد. خواص: جامد و سخت، انعطاف پذیر، دارای استحکامی چون چرم، در حلال نمی‌تواند حل شود . به خصوص در اسید معده، تلخ و شور است و چگالی آن مانند نقره است . خواص فیزیکی: سبب دل پیچه، سردرد، سرگیجه و یبوست می‌شود . سمی قوی است .

مشروطه، مجلس اول و مساله نان

بسیاری از مردم به خصوص طبقات پایین بر این باور بودندکه در مورد هدف مشروطیت، نزاع بر سر پایین آوردن قیمت مایحتاج زندگی آنها بود. واقعیت آنکه عده‌ای از تبلیغات‌چی‌ها که حتی قول نان ارزان‌تر را داده بودنددر ذهن مردم می‌پروراندند. (کسروی ۱۳۱۹، ص۲۲)

مجلس مشروطه خواه قیمت‌ها را پایین آورد و به همین دلیل پس از انقلاب هیچ نانوایی جرأت کم‌فروشی نان را نداشت.اما علی‌رغم یه سری اقدامات مانند اینکه حاکمان مناطق باید به حمایت از توسعه کشاورزی به خصوص در مناطقی که احتمال کمبود و قحطی بیشتر بود را صادر کردند و موظف به تعدیل بهای غله و سایر ضروریات زندگی مردم شدند و حتی بنای مقابله با کم فروشی و دخل و تصرف در بازار برخورد شدیدی می‌کردند . اما مجلس همیشه به سود مردم کار نمی‌کرد . این اتهام که تعدادی گروه‌های منفعت‌طلب در مجلس یا مجالس ولایتی قیمت‌ها را با در نظر گرفتن منافع خود تعیین می‌کردند، قابل قبول و توجیه‌پذیر بود. اما این اقدامات و اعتراضات دیگر نه بر مقامات و نه بر مساله غذا تأثیری نداشت (کسروی ۱۳۱۹، جلد ۱ ص ۳۲۰)

مردم با نوشتن شعر و نثر‌های طنزآلود به سوداگری در بازار غله انتقاد می‌کردند. براون یکی از شعرهای اینچنینی را نقل کرده که مربوط به « احتکار یا انبارداری » است .شعر زیر را که سروده میرزا محمد‌خان افراشته بود، میرزا حسین طبیب‌زاده برای براون از حفظ خوانده بود.

مادامی که انگشتان احتکار‌کنندگان نان روی نان است، ناآرامی در دنیا و ویرانی و تباهی روزگار وجود دارد . طالع خوب روی ستاره عدالت خاموش شده:

آن صورت زیبای برابری و مساوات پنهان شده .

کودک گرسنه ! اینچنین فریاد نزن و گرنه محتکران نان بر صورتت سیلی خواهند زد.

مادر، از آن آغوش زیبایت تکه‌ای به زمین تسلیم کن،

در زندگی بشر چیزی ارزان‌تر از لقمه‌ای نان نیست

قلم از صحبت بسیار از نان خسته است؛

صفحات کمال با خون رنگین است؛

چه زیان و آسیبی در این است . (براون، ١٩١۴)

مدیر فصلنامه پژواک زنان در تاریخ

مورخ و عضو پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

اعتماد

۱۶ مرداد ۱۴۰۳

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی