آقای وزیر! مدرسه گلهداری نیست!
نظام آموزشی پیشرو، معلم را مربیِ تفکر و دانشآموز را شریک فرایند یادگیری میداند. در چنین سیستمی، کلاس درس جایی است برای تجربه دموکراسی، احترام به تفاوتها و کشف استعدادها. اما وقتی وزیری این نظام را به گلهداری تشبیه میکند، گویی از تحولات آموزشی جهان بیخبر است؛ از فلسفههایی که مدرسه را جامعهای کوچک میدانند و معلم را تسهیلگرِ کشفِ دانش…./
****
نبیالله باستان فارسانی
گستاخی و نفهمی کاظمی، وزیر نادان آموزش و پرورش؛ وزیر آموزش و پرورش در اظهارنظری عجیب، معلمان را به چوپان و دانشآموزان را به گوسفند تشبیه کرده است.
🔗این بیان نهتنها نشاندهنده درکی نادرست از ماهیت آموزش است، بلکه ریشه بسیاری از ناکارآمدیهای نظام آموزشی را آشکار میکند.
آیا میتوان پذیرفت که در قرن بیستویکم، نهاد آموزش همچنان بر مفاهیمی استوار باشد که انسان را بهجای پرورش ذهن، به اطاعتی کورکورانه فرامیخواند؟
🔗چوپان، گله را به سمتی میراند که خود میپسندد، بیآنکه به اراده یا توان تفکر آنان احترام بگذارد. اما معلم در نقش واقعی خود، هدایتگری است که دانشآموزان را به پرسشگری، تحلیل و خلاقیت تشویق میکند. آموزشِ اصیل، انسانها را به «چرا» و «چگونه» عادت میدهد، نه به تسلیم در برابر دستورها. اگر نظام آموزشی، معلمان را به چوپانی تنزل دهد، آیا هدف نهایی آن چیزی جز تولید نسلی مطیع و بیپرسش خواهد بود؟
🔗گوسفند نماد موجودی است که بدون اندیشیدن، مسیر ازپیشتعیینشده را میپیماید. اما دانشآموزان انسانهایی با توانایی نقد، انتخاب و تغییر هستند. مدرسه باید جایی باشد که در آن، دانشآموز بیاموزد جهان را به چالش بکشد، ایدههای نو خلق کند و برای ساختن فردایی بهتر آماده شود. تشبیه آنان به گوسفند، نهتنها توهینی آشکار است، بلکه نشان میدهد چرا بسیاری از مدارس بهجای پرورش شهروندان آگاه، به کارخانههای تولید مدرک تبدیل شدهاند.
🔗اگر معلم چوپان و دانشآموز گوسفند باشد، کلاس درس تنها مکانی برای نگهداری موقت است، نه فضایی برای رشد. این نگاه، آموزش را به سطح مدیریت حیوانات تنزل میدهد، درحالیکه کلاس درس زنده، پویا و سرشار از دیالوگ است؛ جایی که معلم و دانشآموز با هم میآموزند و پیش میروند.
🔗این تشبیه تصادفی نیست. این سخن، بازتابدهنده نگرشی است که سالهاست آموزشوپرورش را در چرخهای از ناکارآمدی و روزمرگی نگه داشته است: نظامی که بهجای سرمایهگذاری بر کیفیت، به کمیت مدارک میاندیشد؛ بهجای پرورش مهارتهای زندگی، به حفظ طوطیوار محتواها اصرار میورزد و بهجای تشویق معلمان به نوآوری، آنان را در چارچوب دستورالعملهای خشک محبوس میکند.
🔗نظام آموزشی پیشرو، معلم را مربیِ تفکر و دانشآموز را شریک فرایند یادگیری میداند. در چنین سیستمی، کلاس درس جایی است برای تجربه دموکراسی، احترام به تفاوتها و کشف استعدادها. اما وقتی وزیری این نظام را به گلهداری تشبیه میکند، گویی از تحولات آموزشی جهان بیخبر است؛ از فلسفههایی که مدرسه را جامعهای کوچک میدانند و معلم را تسهیلگرِ کشفِ دانش.
🔗معلمان، وارثان واقعی تمدنسازی هستند و دانشآموزان، معماران فردا. تحقیر این دو قشر، خیانت به آینده یک ملت است. اگر وزیر آموزش نمیتواند تفاوت میان گلهداری و آموزش را درک کند، باید پرسید: آیا او لیاقت ایستادن در رأس نهادی را دارد که قرار است نسل آینده را بسازد؟
🔗آقای وزیر!
معلم چوپان نیست؛ او مشعلدارِ دانایی است.
دانشآموز گوسفند نیست؛ او میتواند کوهها را جابهجا کند.
و کلاس درس، طویله نیست؛ آنجا جایی است که انسان، انسان میشود.
اگر این را نمیفهمید، شاید زمان آن باشد که راه را برای کسانی باز کنید که به آموزش، بهعنوان والاترین سرمایه یک ملت مینگرند.
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴