روز معلم؛ روایت زنانی که هم درس میدهند، هم میجنگند
دوازده اردیبهشت، روز معلم است. روزی برای قدردانی، اما نه فقط با گل و شعار، بلکه با نگاه به واقعیت تلخ زندگی زنانی که بار آموزش را بر دوش میکشند، اما خود فراموششدهتریناند…./
****
آموزش مجازی، باری بر دوششان گذاشت که دیده نشد:
ساعتهای طولانی پای تلفن و لپتاپ، خرید اینترنت با هزینه شخصی، تهیه ابزارهای لازم بدون حمایت نهاد آموزشی، و تلاش برای حفظ ارتباط با دانشآموزان در غیاب زیرساخت مناسب.
برای بسیاری از زنان معلم، خانه به جای آنکه محل استراحت باشد، به کلاس بیپایانی بدل شد که هیچ ساعتی برای پایان نداشت.
در همین خانه، فرزندانی بودند که نیاز به مراقبت داشتند؛ اما مهدکودکی در کار نبود یا آنقدر گران بود که از توان معلم خارج بود.
و حتی وقتی مهدکودک بود، ناهماهنگی در نظام اداری، خود به معضل تازهای تبدیل شد:
اداره باز است اما مهد تعطیل؛ یا مهد دیرتر از محل کار باز میشود.
در عمل، مهدکودک را بهجای یک حق، بهعنوان کالایی تزئینی، غیرضروری و لوکس فرض میکنند.
انگار تنها زنانی باید کار کنند که فرزندی ندارند.
ما فراموش نمیکنیم:
آموزش مجازی بدون حمایت، ظلم است.
مهدکودک حق است نه کالایی لوکس.
قرارداد موقت، ناامنی است.
و زن معلم، نه فقط معلم که ستون خاموش آموزش این سرزمین است.
صدای زنانی باشیم که هم آموزش میدهند، هم سکوت جامعه را تحمل میکنند.
مطالبات زنان
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴